مهدویت

مهدویت

مهدویت
مهدویت

مهدویت

مهدویت

منجی عدالت گستر دردین مسیح:

منجی عدالت گستر دردین مسیح:

 

حضرت عیسى مسیح (ع ) در نقطه اى ازجهان متولد شد که به تازگى زیر سلطه رومیان درآمده بود و فلسطین یکى از آخرین سرزمینهایى بود که به دست رومیان تسخیر شد. در آن عصر، یهودیان به شکل نامطلوبى زیر یوغ بیگانگان قرار داشتند و فشار دولت روم غیر قابل تحمل بود. نهضتهاى بى فرجامى در گوشه و کنار فلسطین برخاست ، ولى بى رحمانه شکست خورد، ولى بعدا شاگردان و پیروان او با عزمى استوار به نشر آیین وى پرداختند. این آیین بازماندگان نهضتهاى پیشین را به خود جلب کرد.پیروان ادیان الهى به برکت اعتقادات دینى نسبت به وجود تاریخى فرستادگان خداوند از اطمینان و آرامش قلبى برخوردارند، ولى یکى از دغدغه هاى دانشمندان غیر متدین به وجود تاریخى انبیاء (ع ) مربوط مى شود، مورخ بزرگ مغرب زمین ، ویل دورانت تاریخچه 200 سال تشکیک پیرامون وجود تاریخى حضرت عیسى (ع ) را چنین گزارش ‍ مى دهد: آیا تاریخ زندگى بنیانگذار مسیحیت حاصل غم و اندوه مردم و تخیل و امید آنان و در واقع افسانه اى مانند افسانه هاى خدایان مشرکان نبوده است ؟ از مدتى پیش ، یعنى در قرن هجدهم ، به طور خصوصى درباره احتمال اسطوره بودن عیسى بحث مى کردند. دانشمندى به نام ولنى در کتاب ویرانه هاى امپراطورى به سال 1790 همین شک را ابراز مى داشت . هنگامى که ناپلئون در سال 1808 با یک نویسنده نامدار آلمانى به نام ویلند ملاقات کرد، درباره سیاست یا جنگ چیزى از او نپرسید، بلکه سؤ ال کرد آیا وى به تاریخى بودن عیسى معتقد است یا نه ؟به نقل متى و لوقا، عیسى در بیت لحم زاده شد. این شهر در هشت کیلومترى اورشلیم واقع شده است و حدود هزار سال قبل از میلاد، داوود پادشاه در آن به دنیا آمده و بزرگ شده بود. سال ولادت حضرت عیسى (ع ) او تقریبا آغاز تاریخ میلادى است ، ولى تعیین سال ولادت او به طور دقیق و قطعى ، دشوار مى نماید و شاید چهار تا هشت سال قبل از مبداء تاریخ میلادى بوده است . مادرش ، مریم نامزد نجارى از شهر ناصره به نام یوسف بود. داستان تولد عیسى در آغاز هر یک از انجیلهاى متى و لوقا آمده است .

مرقس و یوحنا که این داستان را نیاورده اند، از بیت لحم حرفى نمى زنند و فقط به ناصره اشاره مى کنند. اما ولادت عیسى مسیح چنین بود که چون مادرش مریم به یوسف نامزد شده بود، قبل از آنکه با هم آیند او را از روح القدس حامله یافتند و شوهرش یوسف چون که مردى صالح بود، نخواست او را عبرت نماید؛ پس اراده نمود او را به پنهانى رها کند اما چون او در این چیزها تفکر مى کرد، ناگاه فرشته خداوند در خواب بر وى ظاهر شده گفت : ((اى یوسف پسر داود از گرفتن زن خویش مریم مترس زیرا که آنچه در وى قرار گرفته است از روح القدس است واو پسرى خواهد زائید و نام او را عیسى خواهى نهاد زیرا که او امت خویش را از گناهانشان خواهد رهانید.)) و این همه براى آن واقع شد تا کلامى که خداوند به زبان نبى گفته بود تمام گردد که اینک باکره آبستن شده ، پسرى خواهد زائید و نام او را عمانوئیل خواهند خواند که تفسیرش این است : خدا با ما  پس چون یوسف از خواب بیدار شد چنان که فرشته خداوند بدو امر کرده بود به عمل آورد و زن خویش را گرفت  و تا پسر نخستین خود را نزایید، او را نشناخت و او را عیسى نام نهاد .پس از تولد، نام یشوع بر او نهاد و معناى آن نجات خداست . یوناییان و رومیان آن را به یسوس تبدیل کردند و در زبان عربى عیسى شد.از احوال حضرت عیسى در دوره بلوغ و آغاز جوانیش در اناجیل و روایات رسمى چیزى مذکور نیست . اینکه در حدود سى سالگى براى دریافت تعمید نزد حضرت یحیى (ع ) رفت ، نشان مى دهد که احتمالا وى پیش از آن با فرقه اسنى و زاهدان آشنا بوده است .دراناجیل ، ذکرى از برادران و خواهران عیسى به میان آمده است . به عقیده مسیحیان کاتولیک و ارتدوکس ، مریم تا آخر عمر، باکره بود و در نتیجه ، محال است عیسى برادرانى به معناى دقیق کلمه داشته باشد. ایشان کلام انجیل را تاویل مى کنند. ولى مسیحیان پروتستان به تفسیر لفظى این عبارات گرایش دارند و مى گویند: درست است که عیسى از مریم باکره به دنیا آمد، ولى مریم و یوسف نجار پس از تولد وى ، زندگى زناشویى طبیعى داشته اند و از این طریق ، فرزندانى براى ایشان به دنیا آمده اند. عبارتى از انجیل متى که قبلا گذشت ، این نظر را تایید مى کند.قرآن مجید به برخى از معجزات عیسى در کودکى ، از قبیل زنده کردن پرنده هایى که از گل ساخته بود و سخن گفتن در گهواره اشاره مى کند.[1]

قیام عیسى (ع ):

حضرت عیسى (ع ) دنباله کار حضرت یحیى (ع ) را گرفت و به مژده فرارسیدن ملکوت خداوند آغاز کرد. وى ارشاد و رهبرى مؤ منان و شاگردان را بر عهده گرفت و در کنیسه هاى نواحى مجاور به ایراد موعظه پرداخت . لوقا مى گوید: به جلیل برگشت و در کنیسه ها به موعظه پرداخت :روح خداوند بر من است زیرا که مرا مسح کرد تا فقیران را بشارت دهم و مرا فرستاد تا شکسته دلان را شفا بخشم و اسیران را به رستگارى و کوران را به بینایى موعظه کنم و تا کوبیدگان را آزاد سازم .هنگامى که عیسى به سى سالگى رسید، به بشارت دادن آغاز کرد. تعلیم اساسى وى دو بخش داشت:            
1- توبه کنید؛ یعنى از گناه دست بردارید و به سوى خدا برگردید؛  
2- ولایت‌وسرپرستىخدا (ملکوت آسمان) را بر زندگی‌خود پذیرا شوید.عیسى،علاوه بر وعظ و تعلیم ، امور زیر را انجام‌مى داد:

1-  اجراى معجزات و شفاى بیماران به قدرت خدا؛        
2. جنگ با شیاطین و دیوان و راندن آنها؛       
3. بخشودن گناهان به نام خدا؛          
4. تسلى دادن بیماران ، ماتمیان و بینوایان ؛     
5. همنشینى با گناهکاران ؛  
6. انتقاد شدید از بزرگان یهود و علماى شریعت ؛

تکمیل تورات:

حضرت عیسى مسیح (ع ) در موعظه بر روى کوه ، رسالت خود را چنین شرح داد:گمان مبرید که آمده ام تا تورات یا صحف انبیا را باطل سازم ، نیامده ام تا باطل بنمایم ، بلکه تا تمام کنم  زیرا هر آینه به شما مى گویم تا آسمان و زمین زایل نشود همزه اى با نقطه اى از تورات هرگز زایل نخواهد شد، تا همه واقع شود پس هر که یکى از این احکام کوچکترین (یعنى جزئى ترین حکم تورات ) را بشکند و به مردم چنین تعلیم دهد، در ملکوت آسمان کمترین شمرده خواهد شد؛ اما هر که به عمل آورد و تعلیم نماید او در ملکوت آسمان بزرگ خوانده خواهد شد. شنیده اید که گفته شده است چشمى به چشمى و دندانى به دندانى لیکن من به شما مى گویم با شریر مقاومت مکنید، بلکه هر که به رخساره راست تو طپانچه زند دیگرى را نیز به سوى او بگردان .برخى از افراد عبارت فوق را به معناى تسلیم در برابر ستمکاران و پذیرش ستم آنان دانسته اند، اما مى توان گفت که این سخن یک توصیه اخلاقى مبالغه آمیز است و تنها به عفو و بخشایش در امور شخصى دلالت مى کند. دستورهاى اکید و فراوانى مانند آن ، مبنى بر صبر و عفو بدکاران و سلام دادن به افراد بى فرهنگ و بزرگوارى ورزیدن برابر ناهنجاریهاى ایشان در قرآن مجید و احادیث اسلامى یافت مى شود و سیره اولیاى الهى بر آن گواهى مى دهد.حضرت امیرالمؤ منین على (ع ) یکى از صفات پسندیده انسان تقواپیشه را این مى داند که از کسى که به او ستم روا داشته ، گذشت مى کند: ((یعفو عمن ظلمه و یعطى من حرمه و یصل من قطعه )) همچنین آن حضرت در نامه به امام حسن مجتبى (ع ) به امورى از این قبیل سفارش مى کند و مى افزاید: نباید این دستور العمل را در غیر مورد آن ، یا نسبت به کسى که شایسته آن نیست ، اجرا کرد.در روایتى نیز مى خوانیم که امام جعفر صادق (ع ) همین عبارت مربوط به طپانچه زدن را به حضرت مسیح (ع ) است . به گفته یوحنا، هنگامى که حضرت عیسى مسیح (ع ) را دستگیر کردند، یکى از دشمنان به او طپانچه زد. آن حضرت فورا اعتراض کرد و گفت : براى چه مى زنى ؟    
همچنین ، با آنکه حضرت مسیح (ع ) عدم مقاومت در برابر شریر را توصیه کرده ، شاگردان و پیروان وى این سفارش را مربوط به امور شخصى مى دانستند و در برابر زورگویان کاملا مقاومت مى کردند. آنان براى اینکه بتوانند در برابر پادشاهان و دشمنان دین ایستادگى کنند به درگاه الهى چنین دعا کردند:((خداوندا، تو آن خدا هستى که آسمان و زمین و دریا و آنچه را در آنهاست آفریدى .زیرا که فى الواقع بر بنده قدوس تو عیسى که او را مسح کردى ، هیرودیس و پنطیوس پیلاطس با امتها و قومهاى اسرائیل با هم جمع شدند  تا آنچه را که دست و راءى تو از قبل مقدر فرموده بود، بجا آورند الآن اى خداوند به تهدیدات ایشان نظر کن و غلامان خود را عطا فرما تا به دلیرى تمام به کلام تو سخن گویند.)). هنگامى که بزرگان یهود دیدند تعالیم عیسى منافع آنان را مورد تهدید قرار مى دهد، براى کشتن او توطئه کردند. یکى از شاگردان او به نام یهوداى اسخریوطى به وى خیانت کرد. آنگاه عیسى که به اتهام توطئه براندازى حکومت استعمارى روم ، تحت تعقیب قرار گرفته بود، به مقامات رومى سپرده شد. به نوشته اناجیل ، وى در آخرین شب زندگى ، عشاى ربانى را با شاگردان خود صرف نظر کرد. پس از شام آخر، مقامات رومى او را دستگیر کردند و به محکمه بردند و در آنجا به اعدام محکوم شد. طبق تعلیم اناجیل ، عیسى مصلوب شد، روى صلیب مرد و او را دفن کردند. پس از سه روز، خدا او را از مرگ برخیزاند. وى چندین بار براى شاگردان خود ظاهر شد، سپس به آسمان رفت . در روز عید گلریزان (پنحاهه ، پنطیکاست ) روح القدس در رسولان حلول کرد و پس از ایشان جماعتى را پدید آورد که در طى قرون و اعصار، رسالت عیسى (ع ) را به دوش داشتند و چون او عمل مى کردند.

کتاب مقدس:

کتاب مقدس مسیحیان دو بخش دارد: عهد جدید و عهد عتیق . علت این نامگذارى آن است که مسیحیان معتقدند خدا با انسان دو پیمان بسته است : یکى پیمان کهن ، به وسیله پیامبران پیش از عیسى مسیح . در این پیمان مرتبه اى از نجات از طریق وعد، و عید، قانون و شریعت به دست مى آید. دیگرى پیمان نو، توسط خداى متجلى یعنى عیسى مسیح . در پیمان نو نجات از طریق محبت حاصل مى شود. به این معنا که طبق اعتقاد آنان ، خداى پسر به شکل انسان مجسم مى شود، گناهان بشر را برخود مى گیرد و با تحمل رنج صلیب ، کفاره گناهان مى شود. تا آنجا که تاریخ نشان مى دهد، این عقیده ، با وجود دورى آن از عقل و منطق ، زیربناى مسیحیت بوده است .

اناجیل:

گروه زیادى از یاران و پیروان حضرت عیسى (ع ) به نوشتن سیره آن حضرت اقدام کردند و نوشته هایى به وجود آوردند که بعداانجیل خوانده شد. اندک اندک چهار انجیل از این انجیلها رسمیت یافت و اناجیل دیگر متروک شد.میان سه انجیل اول هماهنگى وجود دارد و به این دلیل آنها را اناجیل همنوا مى نامند.    
این بخش مشتمل بر 4 انجیل است :   
1. انجیل متى (سیره و مواعظ مسیح با اشاره به پیشگوییهاى عهد عتیق )؛   
2. انجیل مرقس (قدیمترین و کوتاهترین کتاب سیره و مواعظ مسیح )؛        
3. انجیل لوقا (سیره و مواعظ مسیح با تکیه بر جزئیات )؛           
4. انجیل یوحنا( متاخرترین کتاب سیره و مواعظ مسیح با تاکید بر مافوق بشر بودن او).

فرقه مسیحى:

مسیحیت مانند هر دین دیگر، فرقه هاى متعددى دارد که برخى از آنها باستانى و برخى نسبتا تازه هستند، همچنین برخى از آنها پیروان بسیار و برخى دیگر پیروان اندک دارند.مسیحیان فرقه را کلیسا مى نامند. در مسیحیت سه فرقه بزرگ و تعدادى فرقه کوچک وجود دارد. تفاوت بعضى از فرقه ها (مانند کاتولیک و ارتدوکس ) با یکدیگر بسیار کم است ، ولى برخى از آنها(مانند کاتولیک و پروتستان ) با هم بسیار تفاوت دارند. هنگام بررسى اصلاح دین با برخى از فرقه هاى مسیحیت آشنا شدیم . اینک به سه فرقه یا کلیساى بزرگ مسیحیت اشاره مى کنیم :

کلیساى کاتولیک:[2]

این فرقه بسیار قدیم است و تاریخ آن به عصر حواریون ، یعنى حدود 2000 سال پیش مى رسد. کاتولیک یک رهبر دارند که پاپ یعنى پدرنامیده مى شود.از آغاز نشر دعوت رسولان حضرت عیسى (ع )، تدریجا پنج کانون بزرگ مسیحیت در اورشلیم ، اسکندریه ، انطاکیه ، قسطنطنیه و رم به وجود آمد. از آنجا که شالوده کلیساى روم به دست پطرس نهاده شد و پولس ‍ براى مدتى معلم و رهبر آن بود، آن کلیسا خود را از سایر کلیساها برتر مى دید، و تفوق آن بر سایر کلیساهاى مسیحى تدریجا مسلم شد. اسقف اعظم آن کلیساها از روى تعظیم پاپ خوانده مى شد و در مرافعات و اختلافات بین کلیساها از راى و فتواى وى پیروى مى شد. قبل از انتقال قطعى تختگاه امپراطورى به بیزانس ، هنگامى که اسقفهاى پنج مرکز فوق پاتریک خوانده مى شدند، اسقف رم این لقب را نپذیرفت و همان عنوان پاپ را براى خود کافى دانست و آن را مایه امتیاز شمرد.

کلیساى ارتدوکس :[3]

این فرقه قریب هزار سال پیش پدید آمد و از نظر عقیدتى با فرقه کاتولیک اختلاف چندانى ندارد. ارتدوکسها رهبرى واحد را قبول ندارند و مى گویند اسقف رم (پاپ ) مى تواند یکى از چند رهبر دینى باشد. کلیساى ارتدوکس علاوه بر پاتریک نشین قدیمى (قسطنطنیه ، اسکندریه ، انطاکیه و اورشلیم )، چهار پاتریک نشین هاى جدید روسیه ، صربستان ، رومانى ، بلغارستان و گرجستان را نیز در بر مى گیرد؛ همچنین کلیساهاى قبرس ، یونان ، جمهورى چک ، جمهورى اسلواکى ، لهستان و آلبانى ارتدوکس هستند.مسیحیان ارمنى نیز از نظر عقیدتى ارتدوکس به شمار مى روند. ارمنستان نخستین سرزمینى است که مسیحیت را به عنوان دین رسمى خود پذیرفت و آن هنگامى بود که پادشاه این سرزمین ، به نام تیرداد دوم در سال 301، به دعوت گریگورى نوربخش ، مسیحى شد. البته کلیساى ارمنى با کلیساهاى کاتولیک و ارتدوکس متحد نیست و رهبر آن کلیسا کاتولیکوس (جاثلیق ) شهر اچمیازین است .ارتدوکسها در برخى مسائل کلامى نیز با کاتولیکها اختلاف دارند؛ همان طور که قبلا گفته شد، ارتدوکسها معتقدند روح القدس تنها از خداى پدر صادر شده است ، در حالى که کاتولیکها و پروتستانها صدور او را هم از خداى پدر و هم از خداى پسر مى دانند و این تفاوت مهم است . همچنین وجود مطهر (یعنى پالایشگاه گناهان در عالم پس از مرگ ) را نمى پذیرند

کلیساهاى پروتستان:[4]

از حدود پانصد سا ل پیش تا کنون فرقه هاى پروتستان بى شمارى در مسیحیت پدید آمده اند. پروتستانها به رهبرى متمرکز عقیده ندارند و براى روحانیت مسیحى ارزش چندانى قائل نیستند. پروتستانها بسیارى از اعتقادات فرقه هاى دیگر را رد مى کنند و نوعى مسیحیت پیراسته را مى پذیرند. البته پروتستانها نیز بسیارى اعتقادات غیر عقلانى ، مانند تثلیث و فدا را همچنان حفظ کرده اند.

منجی دین مسیح:

مسیحیان معتقدند حضرت مسیح موعود یهود می باشد. یهودیان ناکامی آن حضرت را در تشکیل حکومت جهانی، دستاویز رد آن مدعا نموده اند. در انجیل برنابا نویدهای مهدی ـ علیه السلام ـ به صراحت آمده است، ولی نظر به اینکه مسیحیان آنرا معتبر نمی دانند، نویدهای موجود در اناجیل درموردموعود:

1 ـ " همچنانکه برق از مشرق ساطع شده تا به مغرب ظاهر می شود،‌ ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد … آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پدید گردد، و در آن وقت جمیع طوایف زمین سینه‌زنی کنند و پسر انسان را ببینند که بر ابرهای آسمان، با قوت و جلال می آید … آسمان و زمین زایل خواهد شد،‌ اما سخن من هرگز زایل نخواهد شد، اما از آن روز و ساعت هیچکس اطلاع ندارد و حتی ملائکه آسمان، جز پدر من و بس … لهذا شما نیز حاضر باشید زیرا در ساعتی که گمان نبرید پسر انسان می آید. "

2 ـ " … اما چون پسر انسان در جلال خود با جمیع ملائکه مقدس خود آید، آنگاه بر کرسی جلال خود خواهد نشست، ‌و جمیع امتها در حضور او جمع شوند و آنها را از همدیگر جدا می کنند به قسمتی که شبان، میشها را از بزها جدا می کند‌. "

3 ـ " … آنگاه پسر انسان را ببینید که با قوت و جلال عظیم بر ابرها می آید، در آن وقت فرشتگان خود را از جهات اربعه از انتهای زمین تا به اقصای فلک فراهم خواهد آورد … ولی آن روز و ساعت غیر از پدر هیچکس اطلاع ندارد، نه فرشتگان در آسمان و نه پسر هم، پس بر حذر و بیدار شده دعا کنید، زیرا نمی دانید که آن وقت کی می شود … "

4 ـ " … کمرهای خود را بسته، چراغهای خود را افروخته بدارید و شما مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را می کشند، که چه وقت از عروسی مراجعت کند، تا هر وقت آید و در را بکوبد بی‌درنگ برای او باز کنند. خوشا بحال آن غلامان که آقای ایشان چون آید ایشان را بیدار یابد … پس شما نیز مستعد باشید زیرا در ساعتی که گمان نمی برید پسر انسان می آید. "

نشانه‏هایى از آخرالزمان دردین مسیح:         
در سالهاى اخیر جهان مسیحیت شاهد بروز و ظهور موجى فزاینده ازتوجه به پیشگوئیهاى کتاب مقدس درباره آخرالزمان بوده است. موجى که در آستانه سال 2000م و پایان هزاره دوم میلادى به اوج خود رسید. در این سالها در نشریات غربى و پایگاههاى اینترنتى مقالات فراوانى منتشر شده که در آنها است پیشگوئیهاى کتاب مقدس با رویدادهاى عصر حاضر تطبیق داده شده و از حوادث مختلف سیاسى، اجتماعى و زیست محیطى که در سالهاى اخیر در جهان رخ داده یا در حال رخدادن است به عنوان نشانه‏هاى آخرالزمان یا پایان دنیا یاد شده است.   
با اذعان به این مطلب که برخى از این مقالات با اهداف تبلیغى و تبشیرى مسیحیان در جهان هماهنگى و همسویى دارد؛ در خلال اعصار و قرون، شمارى از معلمان روحانى و غیبگویان، بصیرت خاصى نسبت به آینده دریافت کرده‏اند. یکى از عمیق‏ترین این بصیرتها نسبت به آنچه اتفاق خواهد افتاد، 2000 هزار سال پیش، در دامنه کوهى خارج از اورشلیم اعطا شد. گروه کوچکى از حقیقت‏جویان در گرد معلمشان، عیساى ناصرى، جمع شده بودند. سؤالى که از او پرسیدند، جوابى را در پى داشت که سالها و قرنها، تا این زمان که ما در آن زندگى مى‏کنیم، ادامه دارد:»و همانطور که او [عیسى] بر فراز کوه زیتون‏ها نشست، حواریون به سوى او آمدند، گفتند: به ما بگو نشانه‏هاى آمدن تو و پایان دنیا چه خواهد بود؟
[5]عیسى (ع) با شمارى از مشخصات جوابشان، را داد تا مراقب باشند. (عبارت پایان دنیاکه در اینجا به کار رفته به معناى پایان عمر کره زمین نیست، بلکه منظور پایان سلطه غیر انسانى بشر بر روى زمین است). اگر چه بسیارى از نشانه‏هایى که او داد، قرنها گریبانگیر دنیا بوده؛ اما جالب توجه آن است که شدت و کثرت این نشانه‏ها اکنون افزایش یافته است.

1. افزایش جنگها:           
 از جنگها خواهید شنید و شایعات جنگها؛ زیرا ملتى علیه ملتى بر خواهد خاست، و مملکتى علیه مملکت دیگر.
هیچ مقطعى از تاریخ مانند قرن بیستم، شاهد افزایش تعداد جنگها نبوده است. طبق برآورد صلیب سرخ جهانى، بیش از 100 میلیون نفر در جنگهایى که از آغاز این قرن به وقوع پیوسته است؛ جان خود را از دست داده‏اند. از جنگ جهانى دوم تاکنون، بیش از 150 جنگ عمده و صدها شورش مسلحانه و انقلاب رخ داده است. از پایان جنگ جهانى دوم، ارقام کشته‏ها در نزاعهاى مسلحانه، بیش از 23 میلیون نفر است. طبق گزارش واشنگتن پست: »جنگهاى قرن بیستم، جنگهاى تمام عیارى علیه جنگجویان و غیر نظامیان بوده است... در حالى که در قیاس با آن، جنگهاى وحشیانه قرون پیشین مانند جنگهاى خیابانى بوده است.          
2-گسترش خشکسالى         .
          
و نیز خشکسالى خواهد بود. 
اواخر سال 1996، بانک جهانى گزارش کرد که روزانه بیش از 800 میلیون نفر گرسنه، در جهان به سر مى‏برند و بیش از 500 میلیون کودک، غذاى کافى براى رشد روانى و جسمانى دریافت نمى‏کنند. معاون بانک جهانى مى‏گوید: »روزانه حدود 40 هزار نفر در جهان، بر اثر گرسنگى مى‏میرند، که غالباً در مناطق روستایى رخ مى‏دهد. 

3. فراوانى زمین‏لرزه:      
و در جاهاى متعدد زمین‏لرزه خواهد بود.        
سالنماى جهانى به ما مى‏گوید که بین سالهاى 1000 تا 1800 میلادى، تنها 21 زمین لرزه عمده وجود داشت. اما بین سالهاى 1800 تا 1900 تعداد آن 18 واقعه بود. بین سالهاى 1900 تا 1950، 33 زمین لرزه بزرگ به وقوع پیوست؛ تقریباً به اندازه آنچه در طى 1850 سال گذشته رخ داده است! بین سالهاى 1950 تا 1991 ، 93 زمین لرزه بزرگ اتفاق افتاد، تقریباً 3 برابر تعداد آن در نیم قرن گذشته، و 1/3 میلیون نفر از مردم را در سراسر جهان، به کام مرگ فرستاد. بسیارى از دانشمندان هشدار مى‏دهند که ما در حال حاضر به دوره‏اى از بلایاى زمین لرزه‏اى وارد مى‏شویم.        
4. گسترش خشونت:
        
دنیایى پر از خشونت.        
یکى دیگر از شرایطى که به گفته عیسى درست در زمان پیش از بازگشتش رواج خواهد داشت، خشونت وحشیانه است:
همانطور که در ایام [دوره] نوح بود، در زمان آمدن پسر انسان نیز چنین خواهد بود.در ایام دوره نوح،  زمین در برابر خداوند فاسد و پر از خشونت بود.  روزنامه‏هاى امروز پر از تیترهایى از ماجراهاى غم‏انگیزى از خشونتهاى بى‏رحمانه است. امروزه میزان آدم‏کشى و خودکشى سالانه در آمریکا، تقریباً به اندازه مجموع کشته شدگان امریکایى در طول جنگ ویتنام است. تنها در 30 سال گذشته، خودکشى و قتل، جان بیش از یک میلیون و دویست هزار امریکایى؛ یعنى بیش از تمام مردانى را که در کل جنگهاى تاریخ امریکا کشته شده‏اند، گرفته است.    
5. ابلاغ مژده انجیل
          
 سرانجام وقتى مژده انجیل به گوش همه مردم جهان رسید و همه از آن باخبر شدند، آنگاه دنیا به آخر خواهد رسید.
بر خلاف رشد غم‏انگیز جنگها، خشکسالى، طاعون و زمین‏لرزه‏هایى که به گفته عیسى، آغاز غمهااست، ابلاغ موعظه انجیل به تمام ملتها، نشانه‏اى ویژه براى زمانى است که دنیا حقیقتاً به پایان خود برسد.‌هیچ‏گاه در طول تاریخ مانند الآن، انجیل در سراسر دنیا و براى کل ملتها خوانده نشده بود؛ اگر چه مستقیماً به وسیله مبلغان مسیحیت انجام نمى‏گیرد، اما با وسایل ارتباط جمعى نوین از قبیل: رادیو، تلویزیون و ارتباطات راه دور، انجام مى‏گیرد. طبق سالنامه جهان مسیحیت، پیام انجیل هم‏اکنون براى 4 میلیارد نفر؛ یعنى عملاً براى تمام کشورها موعظه شده است. آنگاه پایان فرا خواهد رسید.

6. افزایش مسافرتها        
 بسیارى به جلو و عقب خواهند دوید.
حوالى 534 پیش از میلاد مسیح، خداوند به پیامبرش دانیال گفت: در آخر زمان، بسیارى به جلو و عقب خواهند دوید و دانش زیاد خواهد شد.بسیارى به جلو و عقب مى‏دوند«، به لحاظ لغوى یعنی‌به سرعت در اطراف در تکاپو هستند یا به قول لیوینگ بایبل‌مسافرتها افزایش خواهد یافت.در نظر بگیرید وسایل حمل و نقل مردم هزاران سال بود که تغییر اساسى نکرده بود، با این نگرش اهمیت این پیشگویى آشکار مى‏شود. امروزه مى‏توانند ظرف 24 ساعت دور دنیا را طى کنند؛ فضا پیما قادر است در 80 دقیقه کره زمین را دور بزند!تعداد مردمى که امروزه اقدام به سفر مى‏کنند، بى‏سابقه است. به گفته متخصصان اقتصادى، مسافرت و گردشگرى، امروزه »بزرگ‏ترین و پر انرژى‏ترین صنعت در دنیاست.      
7. ظهور ضد مسیح:        

ضد مسیح مى‏آید.  
نشانه با اهمیت و پایانى آخر زمان که چندین فصل انجیل به آن اختصاص یافته است، ظهور حکومت واحد جهانى به سرکردگى یک مستبد اهریمنى، موسوم به ضد مسیح یا جانور است. به گفته کتاب مکاشفه، تمام دنیا، شیطان را در قالب این رهبر حیوان‏منش جهانى، پرستش خواهد کرد. به گفته انجیل، پیمان یا موافقت‏نامه صلح ابتکارآمیزى به مدت هفت سال، نقشى محورى در ادعاى ضد مسیح در رهبرى جهان دارد. این توافقنامه، بحران خاورمیانه را موقتاً با صلحى میان اسرائیل و کشورهاى عرب همسایه، حل خواهد کرد. کوه موریاه در اورشلیم (بیت‏المقدس)، که زمانى معبد یهودیان در آن قرار داشت و همانجا که قبةالصخره مسلمانان هم اکنون وجود دارد، نقطه کانونى خواهد بود.سه سال و نیم پس از وضع پیمان، ضد مسیح آن را لغو خواهد کرد. آنگاه بیت‏المقدس را پایتخت بین‏المللى خود خواهد نمود و غیر از پرستش خود و تصویر عرفانى‏اش، تمام ادیان را ممنوع خواهد کرد. این تصویر به طریقى نیرو مى‏گیرد تا هم صحبت کند و هم سبب کشته شدن کسانى شود که از پرستش او سرباز مى‏زنند. عیسى گفت این هنگام، زمان »مصیب بزرگ است، آن چنان که از زمان پیدایش جهان وجود نداشته است.

8. ظهور ثانوى [مسیح]:   
بلافاصله پس از مصیبت [بزرگ]... آنها پسر انسان را خواهند دید که در میان ابرهاى آسمان، با قدرت و شکوهى خیره کننده مى‏آید و او برگزیدگان خود را گرد هم خواهد آورد.تیره‏ترین ساعت دنیا به ناگاه با طلوع سپیده دم روز روشنى که عیسى مسیح باز مى‏گردد، پایان مى‏یابد. تمام کسانى که به او تعلق دارند، بطور معجزه‏آسایى به بدن‏هاى مافوق طبیعى تبدیل شده، از آزار دهندگان ضد مسیح خود، رهایى مى‏یابند در آن زمان خشم خوفناک خداوند بر ضد مسیح و پیروان اهریمنى او خواهد افتاد و منجر به بازگشت عیسى به زمین مى‏شود تا امپراتورى واحد جهانى آنها را، در مواجهه‏اى بهت‏انگیز، موسوم به نبرد آرماگدون، شکستى تمام عیار داده، نابود سازد.این چنین، حکمرانى بى‏رحمانه انسان بر روى زمین، پایان مى‏پذیرد و عیسى و نیروهاى مافوق بشرى، دنیا را در اختیار گرفته و با عشق بر آن سلطنت و حکومت خواهند کرد. بدین ترتیب دوره‏اى موسوم به هزاره، یا هزار سال صلح و فراوانى و بهشت، براى همگان آغاز خواهد شد.

خلاصه:

 منجی عدالت گستر درادیان الهی به ویژه یهودیت مسیحیت و زرتشت وادیان غیرالهی:

بشریت از تاریخ بسیار دور که می توان گفت ازتاریخ ماقبل تاریخ به ظهوریک قدرت الهی درزمین ایمان داشته است و ازآن قدرت انتظار می کشیده است.در همه قرون وا عصار آرزوی یک مصلح بزرگ جهانی در دلهای خدا پرستان وجود داشته است واین آرزوتنهادر میان پیروان مذهبهای بزرگ مانند زرتشتی ،یهودی ،مسیحی ومسلمان سابقه ندارد،بلکه آثار آن رادر افسانه های یونان،در افسانه های میترا در ایران .در کتابهای قدیم چینیان ودر  عقائد هندیان ودربین اهالی اسکاندیناوی وحتی در میان مصریان قدیم و... می توان یافت .  این که امروز ملل جهان همه چشم به راه یک مصلح عالم گیر نشسته اند عقیده ی خودراعلاوه بربشارت شرایع آسمانی ازگذشتگان خودبه میراث برده اند. هرکس به زبانی سخن مدح و منقبت اورا ادامی ورنگ ادیان ومذاهب را محو کنیم همه را به یک عقیدت ویک ملیت می یابیم .انسان های دنیا ازشرق دورتاغرب دورازملت های بوداپرست گرفته تا مسیحی های ینگی دنیا این موجودمسعودوگران مایه راانسانی ((هدایت شده)) می شناسند وعقیره دارند که خداوند هادی وراهنما و ی را هدایت کرده تااو در پرتو تعلیمات الهی نوع بشررا از پیچ وخم های مظلم زندگی به سوی شاه راه کمال هدایت کند. مثلا بوداییان درانتظار بودای پنجم  برهمنان درانتظارکریشنا زرتشتیان درانتظار سوشیانت یهودیان درانتظار مسیحا مسیحیان درانتظار عیسی و مسلمانان چشم به راه مهدی موعود می باشند .

منجی عدالت گستر در کتب مقدس هندوان:       
درکتاب او پانیشادها که یکی از کتب معتبر هندوها به شمار میرود چنین آمده است :این مظهر ویشنو (مظهر دهم ) درانقضای کلی یاعصرآهن سواربراسب سفیدی درحالیکه شمشیربرهنه درخشانی به صورت ستاره دنباله دار دردست داردظاهرمیشود و شریران را تماما هلاک می سازد و خلقت رااز نو تجدید و پاکی را رحعت خواهد داد این مظهردهم درانقضای عالم ظهور خواهدکرد.ازکتب روایی بدست می آید که مهدی (ع) درآخر الزمان ظهور کرده براسب دست و پا سفیدی سواراست .او باشمشیر قیام می کند و پاکی را به جهان برمی گرداند.بنابراین می توان گفت که بشارت درکتب مقدسه هندوان اشاره به امام مهدی (ع) دارد.       

زرتشتیان :

   پیروان دین زرتشت جهان را به صورت میدان مبارزه میان خیر و شر تصور می کردند ،با این تصور خویش ،در خیال ،محرک نیرومندی بیرون از قوانین طبیعت مقرر داشتند که فرد را به کار نیک تشویق میکرد و ضامن اجرای آن بود . در نظر ایشان هر کس سربازی بود که خواه نا خواه در صف خدا یا شیطان می جنگید ،و هر کار که به آن بر می خاست یا از آن خودداری می کرد ،خود به خود ،به تقویت دستگاه اهورا مزدا یا دستگاه اهریمن می انجامید .و معتقد بودند که انسان برای رسیدن به اخلاق نیک محتاج تکیه گاه فوق طبیعی است. بنا به عقیده زردشت ، پایان جهان نزدیک است و ظهور زردشت آغاز دوره ی سه هزار ساله ی اخیر جهان است ،پس از آنکه ،در زمان های مختلف ، سه پیغمبر از صلب زردشت ظهور کنند و تعلیمات او را در سراسر جهان منتشر سازند ، روز باز پسین فرا می رسد،دوره ی سلطنت اهورا مزدا می شود ،و اهریمن و تمام نیروهای بدی وی از میان می رود . در آن هنگام ارواح پاکیزه زندگی تازهای را ،در جهانی که خالی از شر و تاریکی و درد و رنج است ، آغاز می کنند. به موجب روایات زرتشتی عمر جهان 12000 سال است که به چهار عهد 3000 ساله تقسیم می شود . در3000 سال اول اهورامزداجهان فروهر راآفرید . پس از انقضای این مدت از روی عالم روحانی جهان جسمانی آفریده شد . این دوره نیز 3000 سال طول کشید وامور جهان فارغ ازگزندو آسیب بود تا در عهد سوم اهریمن طغیان کرد وبه تباه کردن آفریدگان ایزدی پرداخت رنج وآسیب پدید آورد و ناخوشی و مرگ بیافرید. این دوره نیز 3000 سال دوام داشت تادرعهدچهارم زردشت ظهر کرد . دهمین هزاره عهد سلطنت روحانی پیغمبر ایران شمرده می شود . در آغازهریک از هزاره های 11م و12م یک سوشیانت ظهور خواهد کرد . درپایان 12 مین هزاره سومین سوشیانت که سوشیانت مطلق هموست پدید خواهد شد و جهان را نو خواهد کرد مردگان را خواهد برانگیخت و قیامت وجهان معنوی را خواهد آراست . با ظهور هر یک از آن ها خورشید چند روزی بی حرکت درآسمان خواهد ایستاد.

زرتشت به حد کمال دارای روح امیدواری بوده ،و ایمان داشته است که سرانجام خوبی بر بدی مظفر و پیروز خواهد شد. دین زرتشت نخستین دینی است که در جهان از مساله حیات عقبی و مساله قیامت سخن گفته و مساله آخر زمان را به مفهوم کامل خود طرح کرده است . بر حسب تعالیم آن پیامبر ایرانی ،چون روزی این جهان هستی به آخر برسد رستاخیز عالم واقع خواهد شد .درمذهب زرتشت برگزیده نهایی خدا با نام ها و تعبیر های مختلف آمده است که رسالتش تشکیل حکومت واحد جهانی بر پایه قوانین  الهی و اصلاح امور است .

دین یهود:

از روزی که رومیان قدم به خاک یهودیه نهادند تا زمانی که شهر اورشلیم را در سال 70 میلادی ویران ساختند،انتظار ظهور مسیحا روز به روز نزد قوم یهود افزایش می یافت ،و آن ملت مقلوب وشکسته به امید پیدایش نجات دهندهای از غیب انواع شداید مظالم قوم قالب راتحمل می کردند و اعتقاد جازم داشتند که خداوند قوم بر گزیده ی خود را چنین خوار و زار نخواهد گذاشت،در این زمان این افکار معنوی موجب بروز یک سلسله کتب مکاشفات گردید که بعضی از آن مانند صحیفه ی دانیال نبی مشتمل بر یاد ایام ماضی و تاریخ باستانی است و از دوره ی اسارت بابلی سخن می گوید و با کنایات و اشارات و با استعمال اصطلاحات و الفاض مرموز از حیوانات بالدار و اشباح و صور عجیب ،مکاشفات خود را بیان می کند و بشارت می دهد که آن دنیای پر از آفت و شرور عنقریب به پایان خواهد رسید و مردم عادل و صالح از قبور خود برخاسته ،دنیایی نوین به وجود خواهند آورد.

دور نمایی از این جهان نوین و ظهور مسیحا ،چنانکه در آثار دانیال مسطور است ، عبارت است از بیان این معنی که در آخر الزمان حق تعالی جهان را دیکرکون خواهد فرمود و صلحا و ابرار از ظلمه و اشرار جدا خواهند شد و این روزگار پر از ظلم وجور به پایان خواهد رسید و دوره مصایب و آلام مانند جنگ و نا ایمنی و پریشانی و بیم و گرسنگی و بیماری و حکمرانی سلاطین ظالم و ستمکار- که از همه بدتر است – سپری خواهد شد و در لمحه ی آخرین یک کرنای آسمانی به صدا در می آید و مسیحا سوار بر ابرها ،با خیل ملایکه در افق ، نمودار می شود . آن موجود علوی ،که شباهت صوری با ابنای آدم دارد ،به "پسر انسان "و القاب دیگر مانند "مسیح"یا "فرزند منتخب داوود"ملقب است و او را همه ی خلایق به عنوان "قاضی عادل و سلطان صلح "می دانند .

همه به انتظار آن روزی بودند که بزعم ایشان دیگر بار لوای استقلال برافرازند و پادشاهی از اولاد اسراییل ظهور کند و بر تخت سلطنت بنشیند و تمام اقوای روی زمین به امر او گردن نهند و صلح و  عدالت در عالم جاری گردد .نتیجه آنکه  دردیانت یهود ، مسیحا شخصی عادل است که از جانب خدا برای احیا و اعتلای ملت اسراییل فرستاده خواهد شد . این فکر در زمان بد بختی قوم یهود پیدا شد و اساس آن در کتاب اشعیای نبی دیده می شود .به روایت یهود این شخص عضوی از خاندان داوود خواهد بود که در بیت لحم به دنیا آمده است .

منجی در تورات (عهد عتیق):

 در کتاب آسمانی تورات (عهد عتیق)در خصوص  مهدویت نکاتی موجود می باشد که عبارتند از:"خداوند بر ابراهیم ظاهر گشته و گفت :به ذریت تو این زمین را می بخشیم . تمام این زمین را که میبنی به تو و ذریت تو تا ابد خواهیم بخشید...به سوی آسمان بنگر و ستارگان را بشمار هرگاه توانی آنها را شمرد ذریت تو چنین خواهد بود "بلکه نسلی از یعقوب وارثیبرای کوه ها ی خویش یهودا به ظهور خواهیم رسانید و برگزیدگانم ورثه آن و بندگانم ساکن آن خواهند شد .و در آن زمان میکائیل امیر عظیمی که برای پسران قوم تو (خطاب به حضرت دانیال )ایستاده است خواهد خاست و بسیاری از آنانیکه در خاک زمین خوابیده اند ،بیدار خواهند شد و آن به بسیاری را به عدابت رهبری می نمایند ،مانند ستارگان خواهند بود ابد الاباد.اما تو ای دانیال کلام را مخفی دار و کتاب را تا آن زمان ،مترس ،بسیاری به سرعت تر در خواهند نمود،خوشا به حال آنانکه انتظار کشند. "اگر چه تاخیر نمایند ،برایش منتظر باشید زیرا که البته خواهد آمد و درنگ نخواهد کرد ... بلکه جمیع امت ها را نزد خود جمع می کند و تمامی قومها را برای خویشتن فراهم می آورد"

 دین مسیحیت :     اندیشه ی مسیحی به بازگشت مجدد حضرت عیسی ابن مریم به اندیشه ی قدیمی یهودیان شباهت دارد . علاوه بر آن باید به این نکته توجه کرد که عیسی از تاءثر و تاءلم مردم زمان خود ، که به انتظار و به امید ظهور ملکوت بودند ، می کاسته و به آن ها تعلیم می داده که در واقع ملکوت الهی در همان زمان حاضر به وقوع پیوسته و ظاهر شده است و این معنی از مفاد آیات انجیلی به خوبی مستفاد می شود که می گوید ملکوت خدا مانند اندک خمیر مایه ای است که به ظرفی بزرگ پر از آرد بزنند یا مانند دانه ی خردل حقیری است که از همه ی حبوبات خردتر است ، ولی به مرور زمان درختی عظیم می شود . از این رو عیسی حس امید و انتظار قوم یهود را که چشم به راه مسیحا داشته بودند تخفیف داده ، گفت : «ما در همه جا می بینیم که اصل ایمان در اتحاد انقطاع ناپذیر با خدای تعالی است و بس . »  در این آیین، بشارت‏هاى روشن‏ترى درباره موعود آخرالزمان(عج) رسیده است. یکى از علل آن قرب زمان است، زیرا از نظر زمانى حضرت مسیح(ع) به امام مهدى(عج) نزدیک‏تر است و از سویى، تحریف کمترى در این آیین نسبت به یهودیّت صورت گرفته است.       در انجیل متى فصل 24 مى‏خوانیم: چون که برق از مشرق بیرون مى‏آید و تا به مغرب ظاهر مى‏گردد، آمدن فرزند انسان نیز چنین خواهد بود.... خواهند دید فرزند انسان را بر ابرهاى آسمانى مى‏آید با قدرت و جلال عظیم.و در انجیل لوقا فصل دوازدهم آمده است:کمرهاى خود را بسته و چراغ‏هاى خود را افروخته دارید و شما مانند کسانى باشید .

 

 

نویسنده: داریوش زیوری شایسته

 

 

 



1- ایزدپناه،مهرداد،آشنایی با دین مسیح ،صفحه 3الی 7

1- کاتولیک (Catholic) در زبان یونانى به معناى جامع است.

2- ارتدوکس (Orthodox) در زبان یونانى به معناى راست کیش ‍ است.

1- پروتستان  (Protestant) واژه‌اى فرانسوى است که از زبان لاتینى آمده و معناى آن معترض‌است.

1- متّى 3:24

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد