مهدویت

مهدویت

مهدویت
مهدویت

مهدویت

مهدویت

امام مهدی در کلام امیر المومنین

امام مهدی در کلام امیر المومنین

 قال رسول اللّه‏ صلى الله علیه و آله : مَنْ حَفِظ مِنْ اُمَّتى اَرْبَعینَ حَدیثا مِمّا یَحْتاجُونَ اِلَیْهِ مِنْ أَمْرِ دینِهِمْ بَعَثَهُ اللّهُ یَوْمَ الْقیامَةِ فَقیها عالِما. [1]  پیامبر اکرم ‏صلى الله علیه و آله  فرمودند: هر کسى از امّت من چهل حدیث در مورد مسائل دینى که مردم به آن نیاز دارند حفظ کند خداوند در روز قیامت او را فقیه و دانشمند بر انگیزد. صرف نظر از مجموعه احتمالاتى که در معناى حفظ حدیث مطرح شده است [2]   یکى از شیوه‏هاى رایج در بین علماى پیشین این بوده است که از طریق تدوین مجموعه ‏هاى چهل حدیث در زمینه موضوعات مختلف دینى که مردم بدان نیاز داشته ‏اند به نشر معارف دین مى‏پرداختند. این کار را علما و اندیشمندان اسلامى به عنوان مرزبانان فرهنگ اسلامى با هدف حفظ و تحکیم و ترویج احکام و تعالیم دینى انجام مى‏دادند. البته وجود روایات زیادى که در آنها به حفظ چهل حدیث سفارش شده است انگیزه‏اى بوده است که اغلب علما در کنار تمام کارهاى علمى و فکرى و فرهنگى خود، به تدوین مجموعه‏ هاى چهل حدیث اهتمام بورزند تا از این طریق هم به انجام وظیفه خود یعنى ترویج فرهنگ اسلامى پرداخته باشند و هم به ثواب و فضیلتى که در این روایات وعده داده شده است نائل آیند.  متأسفانه به مرور زمان به موازات رواج پیدا کردن شیوه‏هاى جدید آموزشى و تبلیغات، مسأله تدوین چهل حدیث به فراموشى سپرده شد و یا حداقل از رونقى که پیش از این داشت افتاده است.  امّا به نظر مى‏رسد در شرایط کنونى یعنى کم شدن فرصت مطالعه افراد در نتیجه گسترش زندگى ماشینى تألیف مجموعه‏ هاى چهل حدیث در موضوعات مورد نیاز، هنوز از کار آیى بیشترى برخوردار مى‏باشد.  از آنجا که در دروه غیبت توجه به مسأله امامت و آشنایى با ابعاد مختلف معارف امام زمان‏علیه السلام  از اهمیت بسیار مهمى برخوردار است و از طرف دیگر راه شناخت درست این موضوع مراجعه به روایات پیامبر اکرم‏ صلى الله علیه و آله  و ائمه اطهارعلیهم السّلام است، و به پاسداشت سال امام على‏علیه السلام  که از طرف رهبر معظم انقلاب اسلامى با هدف تبیین هر چه بیشتر معارف و رهنمودهاى آن حضرت انجام گرفته است بر آن شدیم تا از طریق بررسى مجموعه فرمایشات حضرت امیرالمؤمنین‏علیه السلام  بخشى از آن روایات را که ابعاد مختلف شخصیت حضرت صاحب الزمان‏علیه السلام و وقایع زندگى و ویژگیهاى یاران و دوران حکومت آن حضرت را مورد اشاره قرار داده است زمین خالى از حجّت نمى‏ماند

 در جهان بینى مکتب اهل‏بیت   ‏علیهم السّلام  انسان بدون امام معصوم، و زمین خالى از حجّت بحق الهى، نخواهد ماند؛ چرا که بدون امام معصوم هدایت و کمال صحیح و شایسته انسانى میسّر نخواهد شد. بعلاوه حفظ نظام هستى به برکت وجود حجت‏هاى خداوند است. بر این حقیقت در جاى جاى روایات رسول اکرم‏صلى الله علیه و آله  و ائمه اطهارعلیهم السّلام  به شیوه‏هاى مختلف تصریح شده است. منتهى گاهى زمینه و شرایط براى حضور علنى و آشکار امام‏علیه السلام  فراهم است در نتیجه او به گونه‏اى که همه مردم او را مى‏شناسند و به او دسترسى دارند در میان آن‏ها زندگى مى‏کند، اما در شرایط خاصى به جهت وجود خطرات جانى یا مصالح دیگرى که خداوند به آنها عالم‏تر است مشیّت الهى اقتضاء مى‏نماید که امام‏علیه السلام پنهان از چشم مردم زندگى کند. در این باره روایات زیادى نقل شده است. جهت آشنایى بیشتر با این موضوع به ذکر دو حدیث از روایات حضرت على‏علیه السلام  اکتفا مى‏شود.   - عن على‏علیه السلام  قال: اللّهم انه لابدَّ لارضک من حجّة لک على خلقک، یهدیهم الى دینک و یعلّمهم علمک لئلا تبطل حجّتک و لا یضلّ أتباع اولیائک بعد اذ هدیتهم به اما ظاهر لیس بالمطاع او مکتتم مترقّب، ان غاب عن النّاس شخصُهُ فى حال هدایتهم فانّ علمه و آدابه فى قلوب المؤمنین مثبتة، فهم بها عاملون. [3]
 بار خدایا! همواره باید در روى زمین تو حجتى براى بندگانت داشته باشى تا خلق را به دینت راهنمایى کند، و علم تو را به آنها بیاموزد تا حجّت تو تباه نشود و پیروان اولیاء تو بعد از آنکه آن‏ها را هدایت کرده‏اى دوباره گمراه نگردند. [حجت تو] یا ظاهر و آشکار خواهد بود که اطاعت او را نمى‏کنند و یا از دیده‏ها نهان خواهد بود که مردم در انتظار او به سر مى‏برند. اگر شخص و جسم او در حال هدایت مردم از آنان غائب باشد علم و آدابش در قلب‏هاى عاشقان حق پایدار است و آن‏ها به آن علم و آداب پایبند هستند و به آن عمل مى‏کنند.   - اللّهم بلى لا تخلو الارض من قائم لِلّه بحجّةٍ: امّا ظاهراً مشهوراً و امّا خائفاً مَغموراً لئلا تبطُلَ حجج اللّه و بیّناته و کم ذا و أین؟ اولئک واللّهِ الاقلّون عدداً و الاعظمون عنداللّه قدراً یحفظُ اللّه بهم حُججه و بیّناته... اولئک خلفاء اللّه فى ارضهِ و الدعاةِ الى دینهِ. [4] ... بارخدایا آرى! زمین از امامى که قیام بر حق کند خالى نخواهد ماند. او یا آشکار و شناخته شده است یا ترسان و پنهان است تا حجت‏ها و دلیل‏هاى روشن خدا (یعنى اصول و احکام دین و تعالیم انبیاء) از بین نرود. اما اینکه ایشان چند نفرند و کجایند؟ به خدا سوگند از نظر تعداد آن‏ها بسیار کم هستند ولى از جهت منزلت و بلندمرتبه‏گى در نزد خداوند بسیار بزرگوارند. خداوند به وسیله ایشان حجّت‏ها و دلیل‏هاى روشن خود را حفظ مى‏کند... آنان خلفا و نمایندگان خدا در روى زمین هستند و مردم را به سوى دین و احکام و مقررات او دعوت مى‏کنند...    

نَسَب حضرت مهدى:

‏علیه السلام  در لابلاى سخنان على بن ابیطالب‏علیه السلام  روایات زیادى در زمینه معرفى نسب امام زمان‏علیه السلام  به چشم مى‏خورد که به یک بیان مجموعه این قبیل از روایات به سه دسته تقسیم مى‏شوند. در بخشى از آنها او را فرزند خودشان معرفى مى‏کنند، در قسمتى دیگر آن حضرت را از فرزندان حضرت فاطمه‏ علیها السّلام  و بالاخره در دسته‏اى از روایات حضرت مهدى‏علیه السلام  را از اولاد امام حسین‏علیه السلام  معرفى کرده‏ اند.   - عن ابى جعفر محمد بن على‏علیه السلام  قال: خطب امیرالمؤمنین على بن ابیطالب‏علیه السلام  بالکوفة بعد منصرفه من النهروان... فحمد اللّه و اثنى علیه و صلىّ على رسول اللّه ‏صلى الله علیه و آله و ذکر ما انعم اللّه على نبیّه و علیه ثم قال: ...و مِنْ وُلدى مهدىُّ هذِهِ الاُمّة [5]
  امام محمد باقرعلیه السلام  مى‏فرمایند: امیرالمؤمنین على بن ابیطالب‏علیه السلام  وقتى که از جنگ نهروان به کوفه برگشتند براى مردم خطبه‏ اى خواندند... در آن خطبه نخست خدا را سپاس گفتند و درود به روان پیامبرصلى الله علیه و آله  فرستادند و نعمت‏هایى را که خداوند به رسولش و بر خود آن حضرت عنایت کرده است یکى یکى شمردند سپس در ادامه فرمودند: از جمله نعمت‏هاى خداوند بر من آن است که مهدىّ این امّت از فرزندان من است.   - عن زرّبن حبیش سمع علیّاً [علیه السلام ] یقول: المهدىّ رجلٌ منّا مِنْ وُلد فاطمة. [6]  زرّبن حبیش شنید که على بن ابیطالب‏علیه السلام  مى‏فرمود: مهدى مردى از ما اهلبیت و از فرزندان حضرت فاطمه زهرا است.   - ...عن على بن موسى الرضاعلیه السلام  عن ابیه... عن ابیه امیرالمؤمنین على بن ابیطالب‏علیه السلام  انه قال: التّاسِعُ مِنْ وُلْدِک یا حُسَیْنُ هُوَ القائِمُ بالحق...  [7]   ... حضرت امام رضاعلیه السلام  از پدر بزرگوارش موسى بن جعفرعلیه السلام  و او نیز از پدرش... او از امام حسین‏علیه السلام  و آن حضرت از امیرالمؤمنین على بن ابیطالب‏علیه السلام روایت کرده است که آن حضرت خطاب به امام حسین‏علیه السلام  فرمودند: نهمین فرزند تو اى حسین! قائم بر حقّ (مهدى‏علیه السلام ) است...   - عن ابن العیاش قال: حدثّنى الشیخ الثقة ابوالحسین بن عبدالصمد بن علىّ... عن نوح بن دراج عن یحیى عن الاعمش ... انهم کانوا عند على‏بن ابیطالب‏علیه السلام ... و اذا اقبل الحسین‏علیه السلام  یقول: بأبى انت یا ابا ابن خیرة الاماء. فقیل یا امیرالمؤمنین ما بالک؟ تقول هذا للحسن و هذا للحسین‏علیه السلام ؟ و من ابن خیرة الاماء؟ فقال: ذاک الفقید الطرید الشرید م-ح-م-د بن الحسن‏ بن على‏ بن محمّد بن على‏بن موسى ‏بن جعفربن محمّدبن على ‏بن الحسین هذا و وضع یده على رأس الحسین‏علیه السلام.  [8]    ابن عیاش در کتاب مقتضب مى‏گوید: شیخ ابوالحسین بن عبدالصمد بن على از نوح بن دراج و چند نفر دیگر نقل کرد که آن‏ها در حضور امیرالمؤمنین‏علیه السلام  بودند، وقتى امام حسین‏علیه السلام  وارد شد حضرت به ایشان فرمودند: پدرم به قربان پدر فرزند بهترین کنیزها!  به آن حضرت گفته شد: یا امیرالمؤمنین علّت چیست که براى امام حسین‏علیه السلام  این تعابیر را به کار مى‏برید؟ فرزند بهترین کنیزها کیست؟  حضرت على‏علیه السلام  در جواب فرمودند: او گمشده‏اى است که از نزدیکان و خویشاوندان و وطن خود دور است، نام او م-ح-م-د فرزند حسن بن على بن محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن الحسین است؛ در این هنگام دست خود را بر سر مبارک امام حسین‏علیه السلام نهاده فرمودند: همین حسین‏علیه السلام .

 خاندان مهدى‏علیه السلام   : امیرالمؤمنین‏علیه السلام  در معرفى خاندان حضرت مهدى‏علیه السلام  از تعابیر زیادى استفاده کرده‏اند و هر یک از آن‏ها به گوشه‏ اى از واقعیّت دلالت دارند که در مجموع به همراه توصیفات دیگرى که از سایر ائمه ‏علیهم السّلام  نقل شده است به طور کامل شخصیّت امام عصرعلیه السلام  را به انسان‏ها مى‏شناسانند. به عنوان مثال در یک جا مى‏فرمایند: آن حضرت از قریش است. در مورد دیگر وى را از بنى‏هاشم معرفى مى‏کنند. در ضمن یکى دیگر از سخنانشان او را از عترت پیامبرصلى الله علیه و آله  مى‏خوانند و... که هر کدام از این عبارات به بُعد خاصّى از شخصیت امام زمان‏علیه السلام  دلالت دارند و در نتیجه این اختلاف در الفاظ و عبارات با یکدیگر منافاتى ندارند و همه آن‏ها اوصاف یک حقیقت نورانى را روشن مى‏کنند.   - عن الحسین بن على‏علیه السلام  قال: جاء رجل الى امیرالمؤمنین‏علیه السلام  فقال له: یا امیرالمؤمنین نبئّنا بمهدیکم هذا؟ فقال: اذا درج الدارجون و قلّ المؤمنون و ذهب المجلبون فهناک. فقال: یا امیرالمؤمنین علیک السلام ممّن الرجل؟ فقال‏علیه السلام : من بنى‏هاشم من ذروة طود العرب... [9]   از حسین بن على‏علیه السلام  نقل شده است که آن حضرت فرمود: شخصى خدمت على‏علیه السلام آمد و به آن حضرت گفت: اى امیرمؤمنان براى ما از مهدى‏علیه السلام  سخن بگو. على بن ابیطالب‏علیه السلام  فرمودند: هنگامى که رفتنى‏ها بروند و اهل ایمان کم شوند و آشوبگران و جنگ طلبان نابود گردند، در چنین شرایطى او ظهور خواهد کرد. آنگاه همان شخص عرضه داشت یا امیرالمؤمنین! درود و سلام بر تو باد، حضرت مهدى‏علیه السلام  از کدام طایفه است؟ حضرت فرمودند: او از بنى‏هاشم است که بهترین طایفه عرب و قُلّه شرف و جوانمردى به حساب مى‏آید.   - ...عن ابن زریر الغافقى، سمع علیاًعلیه السلام  یقول هو من عترة النبى‏صلى الله علیه و آله [10]   نقل شده است که ابن زریر غافقى شنید که على بن ابیطالب‏علیه السلام  مى‏فرمایند: مهدى‏علیه السلام از عترت پیامبر اکرم‏صلى الله علیه و آله  است.   - قال على بن ابى‏طالب‏علیه السلام : هو فتىً من قریش... [11]   على بن ابیطالب‏علیه السلام  فرمودند: او (حضرت مهدى‏علیه السلام ) از قبیله قریش... است.       نام مبارک مهدى‏علیه السلام :

  در مجموعه سخنان حضرت على‏علیه السلام  با روش‏هاى مختلفى از نام مبارک امام زمان‏علیه السلام یاد مى‏شود. در یک مورد تصریح به نام آن حضرت غیر جایز دانسته شده است. در مورد دیگر از آن با اشاره سخن به میان مى‏آید و بالاخره در مورد دیگر به صراحت نام مخصوص بیان مى‏شود.  - ...عن جابر بن یزید الجعفى قال: سمعت ابا جعفرعلیه السلام  یقول: سأل عمر امیرالمؤمنین‏علیه السلام عن المهدىّ فقال: یا ابن ابى طالب اخبرنى عن المهدىّ ما اسمُهُ؟ قال‏علیه السلام : امّا اسمُهُ فلا، انّ حبیبى و خلیلى عَهِدَ اِلىَّ ان لا اُحدِّث باسمِهِ حتّى یبعثه اللَّه عزّوجلّ و هو ممّا استودع اللَّه عزّوجلّ رسوله فى  علمه. [12]
  جابربن یزید جعفى مى‏گوید: از امام باقرعلیه السلام  شنیدم که مى‏فرمود: روزى عمر بن خطاب به امیرالمؤمنین‏علیه السلام  گفت: اى پسر ابوطالب! نام مهدى چیست؟ آنرا براى من بیان کن.  على‏علیه السلام  فرمود: اسم اورا نمى‏گویم، چون حبیب و خلیل من )رسول اکرم ‏صلى الله علیه و آله ( با من عهد کرده است اسم او را براى کسى بیان نکنم تا اینکه خداوند وى را مبعوث و ظاهر گرداند و این از امورى است که خداوند عزّوجلّ علم آن را نزد پیامبرش امانت و ودیعه نهاده است.   - ...عن على بن ابیطالب‏علیه السلام  قال: المهدىُّ مولِدُهُ بالمدینة من اهل بیت النبىُّ اسمُهُ اسم نبىٍّ... [13]   على بن ابیطالب‏علیه السلام  فرمودند: مهدى در مدینه به دنیا مى‏آید. او از اهل بیت پیامبر اکرم ‏صلى الله علیه و آله  است. و هم اسم با یکى از پیامبران است...  در یکى از اشعار منسوب به حضرت على‏علیه السلام  در این باره آمده است: فثم یقوم القائم الحق منکمو بالحق   یاتیکم  و بالحق ّ یعمل سمىُّ   نبى ّ اللّه  نفسى فدائه فلا تخذلوه یا بنىّ و عجّلوا  [14]  سپس آن قیام کننده بر حق، از میان شما قیام خواهد کرد. او حق را خواهد آورد و به آن عمل خواهد کرد.  جانم فداى او که همنام رسول خداصلى الله علیه و آله  است. اى فرزندان من! به یارى او بشتابید، مبادا او را بى یار و یاور رها سازید.   - عن على‏علیه السلام  قال: اسم المهدىُّ  محمد [15]   حضرت على‏علیه السلام  فرمود: اسم حضرت مهدى‏علیه السلام  محمد است.   سیماى مهدى‏علیه السلام    :  به خصوصیات جسمانى و ویژگیهاى بدنى حضرت مهدى‏علیه السلام  در بخشى از روایات حضرت على‏علیه السلام  اشاره مى‏شود. در یکى از این روایات بطور کلى این ویژگیها بیان شده تا آنجا که مى‏فرماید آن حضرت در خلقت خود شبیه پیامبراکرم ‏صلى الله علیه و آله  است، اما در تعدادى دیگر از روایات به توصیف خصوصیات چهره واعضاء بدن امام زمان‏علیه السلام مى‏پردازد.      حضرت على‏علیه السلام  در توصیف ویژگیهاى جسمى مهدى‏علیه السلام  فرمودند:   - ...فقال‏علیه السلام : رجلٌ اجلى الجبین، اقنى الأنف، ضخم البطن، اذیل الفخذین، ابلج الثنایا، بفخذه الیمنى شامة. [16]  او مردى است که پیشانى‏اش گشاد و درخشان است، بینى او خوش تراش و شکمش نسبتا بزرگ و رانهایش عریض مى‏باشد. دندان‏هاى سفید و درخشان دارد، و در ران سمت راست او علامتى هست.

اوصاف مهدى‏علیه السلام   
 در دسته‏اى از روایات على بن ابیطالب‏علیه السلام  به اوصاف و ویژگى‏هاى روحى و اخلاقى امام زمان‏علیه السلام  پرداخته مى‏شود که از جمله آنهاست:  - ...ثم رجع الى صفة المهدى‏علیه السلام  فقال: اوسعکم کهفا و اکثرکم علما و اوصلکم رحما، اللهم فاجعل بیعته خروجا من الغمّة و اجمع به شمل الامة... [17]   حضرت على‏علیه السلام  در ادامه یکى از سخنانشان به تبیین صفات حضرت مهدى‏علیه السلام پرداخته، فرمودند: آستانه او در پناه دهى به بى پناهان از همه آستانه‏ها وسیع‏تر، و علم و دانش آن حضرت از همه زیادتر است و از همه مردم بیشتر به صله ارحام و پیوند با خویشاوندان توجه مى‏نماید. پروردگارا! بیعت او را پایان بخش همه اندوه‏ها قرار بده و تفرّق و پراکندگى امت اسلامى را به دست با کفایت آن حضرت به یگانگى مبدّل فرما...   - ...عن اصبغ بن نباته قال: سمعت امیرالمؤمنین‏علیه السلام  یقول: صاحب هذا الامر الشریدُ الطریدُ الفرید الوحید. [18]   اصبغ بن نباته مى‏گوید: شنیدم که امیرالمؤمنین‏علیه السلام  مى‏فرمود: صاحب الامر (مهدى‏علیه السلام) کسى است که در سرزمین‏هاى دور دست ساکن مى‏شود و از میان مردم کناره مى‏گیرد و به تنهایى زندگى مى‏کند.   غیبت امام زمان‏علیه السلام :             یکى از پیشامدهاى بسیار مهم زندگى حضرت مهدى‏علیه السلام  واقع شدن غیبت مى‏باشد که در دو مرحله انجام گرفته است. اولى بنام غیبت صغرى معروف است که از سال  260هجرى یعنى از زمان شهادت امام عسکرى‏علیه السلام  آغاز شد و تا سال 329هجرى ادامه داشت و از این سال به بعد دوره غیبت کبرى آغاز مى‏شود که تاکنون نیز ادامه دارد. در رهنمودهاى امیرالمؤمنین‏علیه السلام  به این موضوع و وقایعى که در این دوره پیش خواهد آمد نیز اشاره شده است. در ضمن روایتى که آن را حضرت عبد العظیم حسنى؛ با سلسله سند از على بن ابیطالب‏علیه السلام نقل مى‏کند چنین وارد شده است:   - ...عن امیرالمؤمنین‏علیه السلام  قال: للقائم منّا غیبة امدها طویل کانّى بالشیعة یجولون جولان النّعم فى غیبته یطلبون المرعى فلا یجدونه، ألا فمن ثبت منهم على دینه و لم یقْسُ قلْبُهُ لطول امد غیبة امامه فهو معى فى درجتى یوم القیامة. [19]
 امیرالمؤمنین‏علیه السلام  فرمود: براى قائم ما غیبتى هست که مدت آن طولانى خواهد شد. شیعیان را در این زمان مى‏بینم که همانند گلّه بى صاحبى که در دشت پراکنده شده باشند به دنبال چرا گاه و مرتع مى‏گردند ولى آن را پیدا نمى‏کنند ]به جستجوى آن حضرت مى‏پردازند ولى او را نمى‏یابند. آگاه باشید! در این دوره هر کسى از آنها )شیعیان( در دین و عقیده خود استوار و ثابت قدم بماند و قلبش به جهت طولانى شدن غیبت امامش قساوت پیدا نکند، او روز قیامت در نزد من و در جایگاهى که من هستم خواهد بود.  - ... عن الاصبغ بن نباته عن امیرالمؤمنین‏علیه السلام  انّه ذکر القائم‏علیه السلام  فقال: أما لیَغیبَنَّ حتّى یقولَ الجاهلُ: ما للّه فى آلِ محمّدٍ حاجةٌ. [20] از اصبغ بن نباته نقل شده است که امیرالمؤمنین‏علیه السلام  روزى حضرت قائم‏علیه السلام  را یاد کردند و فرمودند: آگاه باشید! او غیبتى (طولانى) خواهد داشت به گونه‏اى که نادانان (به مصالح الهى) بگویند: خداوند را در آل محمدصلى الله علیه و آله  برنامه‏اى نیست. )یعنى افراد نادان به جهت طولانى شدن دروه غیبت از ظهور آن حضرت مأیوس و ناامید خواهند شد(.  علت غیبت امام زمان‏علیه السلام     
 براى غیبت امام عصرعلیه السلام  علت و حکمت‏هاى زیادى در مجموعه روایات اهلبیت ‏علیهم السّلام ذکر شده است. در روایات امیرالمؤمنین‏علیه السلام  حداقل به سه علت اشاره شده است؛ یعنى شناخته شدن اهل هدایت از اهل گمراهى و ضلالت، و نداشتن بیعت ظاهرى هیچیک از سلاطین، و کوتاهى و ناسپاسى و ظلم مردم به عنوان فلسفه غیبت بیان گردیده است.   - اِنّ القائم منّا اذا قام لم یکن لاحد فى عنقه بیعة فلذلک تخفى ولادته و یغیب شخصه [21]   همانا قائم از ما آنگاه که قیام کند بیعت کسى در گردن او نخواهد بود و به همین خاطر است که تولد او به صورت پنهانى واقع خواهد شد و وجود او از دید و نظر مردم غایب خواهد بود.   - ...فقال على‏علیه السلام ...اما واللّه لَأقتلنَّ انا و ابناى هذان و لیبعثنّ اللّه رجلا من ولدى فى آخر الزمان یطالب بدمائنا و لیغیبنّ عنهم تمییزا لاهل الضلالة حتى یقول الجاهل ما للّه فى آل محمد من حاجة.  [22]
  امیر مؤمنان‏علیه السلام  در حالیکه امام حسن‏علیه السلام  و امام حسین‏علیه السلام حضور داشتند خطاب به مردم فرمودند: اى مردم! آگاه باشید، سوگند به خدا من و این دو فرزندم به قتل خواهیم رسید. آن گاه خداوند شخصى از فرزندان مرا در آخر الزمان ظاهر خواهد کرد تا خون ما را از ستمگران طلب کند. او از دیده مردم غایب خواهد بود تا اهل ظلالت و گمراهى از دیگران شناخته شوند و این غیبت به قدرى طولانى خواهد شد که مردمان نادان خواهند گفت: خداوند برنامه‏اى در آل محمدصلى الله علیه و آله  ندارد.   - ...ان امیرالمؤمنین‏علیه السلام  قال عَلى منبر الکوفة...: واعلموا ان الارض لا تخلو من حجة للّه و لکن اللّه سیعمى خلقه منها بظلمهم و جورهم و اسرافهم على انفسهم [23] ... مفضل‏بن عمر از امام صادق‏علیه السلام  روایت کرده است که آن حضرت فرمود: روزى امیرالمؤمنین‏علیه السلام  در بالاى منبر مسجد کوفه فرمودند: ...اى مردم! بدانید زمین هرگز از حجت خدا (امام معصوم) خالى نخواهد ماند. اما خداوند متعال به زودى مردم را به خاطر ظلم و ستم و همینطور اسرافى که درحق خودشان انجام مى‏دهند از دیدن حجت الهى محروم خواهد کرد. [یعنى مردم به جهت اعمال خودشان در آینده از دیدن امام معصوم محروم خواهند شد]                فضیلت انتظار فرج                همانطور که پیش از این اشاره شد در دوره غیبت امام زمان‏علیه السلام  مشکلات و پیشامدهاى سختى بوقوع مى‏پیوندد به گونه‏اى که اعتقادات بسیارى از مردم در نتیجه این امور متزلزل مى‏شود. جهت جلوگیرى از دچار شدن به این قبیل خطرات، هشدارهاى زیادى توأم با روشنگریهاى لازم در رهنمودهاى اهلبیت ‏علیهم السّلام  داده شده است که به دو نمونه از آنچه در این زمینه در مجموعه روایات على بن ابیطالب‏علیه السلام  وارد شده است اشاره مى‏گردد.   - عن محمد بن مسلم عن ابى عبداللَّه‏علیه السلام  قال: ...قال على‏علیه السلام : ...انتظروا الفرج و لا تیأسوا من روح اللَّه، فانّ احبَّ الاعمال الى اللَّه عزّوجلّ انتظار الفرج... و المنتظر لأمرنا کالمُتَشَحِّطِ بدمه فى سبیل اللَّه. [24]  محمد بن مسلم از امام صادق‏علیه السلام  نقل مى‏کند که آن حضرت از پدران بزرگوارش و آنها از على‏علیه السلام  روایت کردند که على‏بن ابیطالب‏علیه السلام  فرمودند: منتظر فرج  [امام زمان‏علیه السلام] باشید و از عنایت و توجهات خداوند ناامید نشوید. همانا محبوب‏ترین کارها در نزد خداوند عزّوجلّ انتظار فرج [امام زمان‏علیه السلام ] است.  آنگاه در ادامه بیان فضیلت انتظار فرمودند:  کسى که منتظر امر ما (فرج امام زمان‏علیه السلام ) باشد، مانند رزمنده‏اى است که در راه خداوند به خون خود آغشته شده باشد (اجر و پاداش شهید را دارد).   - قال زیدبن صوحان العبدى: یا امیرالمؤمنین! أى الاعمال احبّ الى اللّه عزّوجلّ؟ قال‏علیه السلام : انتظار الفرج من اعظم الفرج. [25]    زیدبن صوحان عبدى گفت: یا امیرالمؤمنین! کدامیک از اعمال در نزد پروردگار عالم محبوب‏تر است؟ حضرت فرمودند: انتظار فرج.

 احوال مردم آخرالزمان     : شاید بتوان گفت که بیشترین مطالب مربوط به معارف امام زمان‏علیه السلام  که از زبان حضرت على‏علیه السلام  نقل شده است به تبیین اوضاع آخرالزمان و وقایعى که در آن دوره پیش مى‏آید اختصاص دارد. آن حضرت ضمن تشریح آن پیشامدها چگونگى مقابله با آن‏ها را نیز بیان مى‏نمایند.  این حوادث شامل مسایل فرهنگى و اجتماعى و اخلاقى و تربیتى و طبیعى مى‏گردد. از آنجا که کم و بیش خیلى از این ویژگى‏ها در دوره ما حداقل در بعضى از عرصه‏ها به چشم مى‏خورد، جهت آشنایى بیشتر و چاره اندیشى مناسب‏تر به مواردى از آن‏ها اشاره مى‏شود. بدان امید که موجب تنبه و بیدارى‏مان شده و از طریق آشنا شدن با این امور پیشاپیش تدابیرى را اتخاذ کنیم که از عوارض منفى آن‏ها خود و جامعه‏مان را در امان نگه داریم.   - یأتى على النّاس زمان لا یُقَرَّبُ فیه الّا الماحِلُ و لا یُظَرَّفُ فیه الّا الفاجِرُ، وَ لا یُضَعَّفُ فیهِ اِلّا الْمُنْصِفُ، یَعُدّونَ الصَّدَقَة فیه غُرْما، و صِلةَ الرَّحِمَ مَنّاً، و العبادَةَ اسْتِطالَةً على النّاسِ! فَعِنْدَ ذلِکَ یکونُ السُّلْطانُ بمشوَرَةِ الاِماءِ و امارة الصبیانِ و تدبیر الخِصیان. [26]  روزى خواهد آمد که در آن سخن چین‏ها مقرّب خواهند شد و افراد بدکار، زیرک خوانده مى‏شوند، افراد با انصاف را ناتوان به حساب مى‏آورند، صدقه و انفاقِ در راه خدا را غرامت پندارند، و صله رحم و آمد و شد با خویشاوندان را با منّت انجام مى‏دهند، و بندگى و اطاعت خدا را وسیله فخر فروشى براى مردم قرار مى‏دهند. در چنین زمانى حکومت با مشورت زنان و امارت کودکان و تدبیر خواجه‏ گان انجام مى‏گیرد.   - روى اصبغ بن نباته عن امیرالمؤمنین‏علیه السلام  قال: سمعته یقول: یظهر فى آخرالزمان و اقتراب الساعة و هو شرّ الازمنة نسوة کاشفات عاریات متبرجات، من الدین خارجات، و الى الفتن مائلات، و الى الشهواتِ و اللّذّاتِ مسرعات، للمحرماتِ مستحِلّات، و فى جهنم خالدات. [27]    اصبغ بن نباته مى‏گوید: شنیدم که امیرالمؤمنین‏علیه السلام  فرمودند: در آخر الزمان که بدترین زمانهاست در موقعى که روز قیامت نزدیک شود زنانى ظاهر مى‏شوند بدون حجاب، در حالى که زینت‏هاى آن‏ها پیداست در انظار عمومى رفت و آمد مى‏کنند، آن‏ها از دین خارج مى‏گردند (به احکام دینى پایبند نمى‏باشند) و به امور فتنه‏انگیز وارد مى‏شوند و به سوى شهوات و لذت‏جویى‏ها روى مى‏آورند، حرام‏هاى خدا را حلال مى‏شمارند. اینگونه از زنان در جهنم خواهند ماند.    - و فقهاؤهم یفتون بما یشتهونَ، و قُضاتُهُم یقولونَ مالا یَعْلمونَ و اکثُرهمْ بالزورِ یشهدونَ! من کان عنده دراهم کان موقّراً مرفُوعاً و من یعلمون انه مقلّ فهو عندهُم موضُوع [28]   فقیهان آخرالزمان طبق آنچه که دلشان بخواهد فتوا مى‏دهند، و قاضى‏هایشان به چیزى که نمى‏دانند حکم مى‏کنند و بیشتر آن‏ها به دروغ شهادت مى‏دهند. کسى که پول دارد در نزد آن‏ها عزیز و محترم است، ولى شخصى که بى‏پول باشد در پیش آن‏ها زبون و حقیر است.   - عن النزال بن سبرة قال خطبنا علىّ‏بن ابیطالب‏علیه السلام  فحمد اللّه و اثنى علیه، ثم قال: سلونى ایها الناس قبل ان تفقدونى ثلاثاً فقام الیه صعصعة بن صوحان، فقال: یا امیرالمؤمنین! متى یخرج الدجّال؟...فقال‏علیه السلام  احفظ! فان علامة ذلک اذا امات الناس الصلاة، واضاعوا الامانة و استحلّوا الکذب، و اکلوا الربا، و اخذوا الرّشا، و شیّدوا البنیان و باعوا الدین بالدنیا و استعملوا السفهاء و شاوروا النساء، و قطعوا الارحام، و اتّبعوا الاهواء و استخفّوا بالدماء و کان الحلم ضعفاً، و الظلم فخراً... [29]   نزال‏بن سمره مى‏گوید: على‏بن ابیطالب‏علیه السلام  براى ما خطبه ‏اى خواند و خداوند را حمد گفته و ستایش کرد، سپس فرمود: قبل از آنکه من از میان شما بروم از من سؤال کنید (این جمله را سه مرتبه تکرار کرد) در این موقع صعصعة بن صوحان از جاى خود بلند شد و گفت: یا امیرالمؤمنین! دجال در چه زمانى خروج مى‏کند؟  ...حضرت فرمود: آنچه را مى‏گویم به خاطر بسپار! دجال وقتى ظهور خواهد کرد که مردم نماز را ترک کنند و امانت را ضایع سازند و دروغ گفتن را مباح شمارند و رباخوارى کنند و رشوه بگیرند و ساختمان‏ها را محکم سازند و دین را به دنیا بفروشند و سفیهان را به کار بگمارند و با زنان مشورت نمایند (در آن مواردى که خارج از عهده آنهاست) و صله ارحام را قطع کنند و از هوى و هوس‏ها پیروى کنند و خون یکدیگر را ناچیز بشمارند. حلم و بردبارى را نشانه و علامت ضعف و ناتوانى بدانند و ستم را افتخار به حساب آورند...   - عن على‏علیه السلام  قال: یأتى على الناسِ زمان همّتُهم بطونهم، و شرفُهُم متاعهم و قبلتهم نساؤهم و دینهم دراهمهم و دنانیرهم، اولئک شرار الخلق، لا خلاق لهم عنداللّه. [30]  امیرالمؤمنین‏علیه السلام  فرمودند: براى مردم زمانى خواهد آمد که در آن زمان همّت و هدف آن‏ها شکمشان خواهد بود. شرف و اعتبارشان به کالا و اموالشان بستگى دارد. قبله آن‏ها زنانشان و دینشان درهم و دینارشان (پولشان) است. آن‏ها بدترین مردمند که در نزد خداوند بهره و سهمى براى آن‏ها نیست.   - عن على‏علیه السلام  قال: یاتى على الناس زمان لا یتبع فیه العالم و لا یستحیى فیه من الحلیم و لا یوقّر فیه الکبیر و لا یُرحَمُ فیه الصغیر یقتل بعضهم بعضاً...  [31]   على بن ابیطالب‏علیه السلام  فرمودند: براى مردم زمانى مى‏آید که در آن زمان از عالم پیروى نمى‏شود و از افراد صبور و با حلم حیا نمى‏کنند (او هر اندازه در مقابل بدى مردم حلم نشان مى‏دهد آن‏ها حیا نمى‏کنند) در آن دوره بزرگ را گرامى نمى‏دارند و به کوچک رحم نمى‏کنند. بعضى از مردم بعض دیگر را به قتل مى‏رسانند... (مردم همدیگر را بدون دلیل مى‏کشند) عن عاصم بن ضمرة عن على‏علیه السلام  انه قال: لتملانّ الارض ظلما و جوراً حتى لا یَقُولَ اَحَد اللّه الاّ مستخفیاً، ثم یاتى اللّه بقومٍ صالحین یملَؤُونها قِسطاً و عدلاً کما مُلِئَتْ ظلماً و جوراً. [32]
  عاصم بن ضمره از حضرت على‏علیه السلام  روایت کرده است که آن حضرت فرمودند: [در آخر الزمان] زمین پر از ظلم و ستم خواهد شد به گونه‏اى که حتى یک نفر لفظ اللّه را بر زبان جارى نخواهد کرد مگر در نهان، بعد از این دوره است که خداوند مردم صالحى را خواهد آورد که زمین را پر از عدل و داد کنند همان گونه که پیش از آن پر از ظلم و ستم شده است.   - ان بین یدى القائم‏علیه السلام  سنین خدّاعة یُکَذَّبُ فیها الصادق و یصدّق فیها الکاذِبُ و یُقَرّبُ فیها الماحِلُ و ینطق فیها الرُّویَبْضَةُ قلت و ما الرُّویَبْضَةُ و ما الماحِلُ؟ قال: او ما تقرؤون القرآن قوله و هو شدیدُ المِحال قال: یُریدُ المکر، فقلتُ و ما الماحِلُ؟ قال: یرید المکّارَ. [33] حضرت على‏علیه السلام  مى‏فرمایند: قبل از قیام قائم سال‏هاى پر خدعه و نیرنگى در پیش است، در این سال‏ها راستگویان دروغگو شمرده مى‏شوند در عوض دروغگویان راستگو شناخته مى‏شوند، در این سال ماحل تقرب پیدا مى‏کند و رویبضة در سخن گفتن پیشقدم مى‏گردد.  راوى مى‏گوید: عرض کردم ماحل و رویبضه به چه کسانى گفته مى‏شود؟ حضرت فرمودند: مگر در قرآن نخوانده‏اى که خداوند مى‏فرماید: و هو شدید المحال قال‏علیه السلام : یرید المکر فرمودند: منظور از ماحل آدم مکارى است که به وسیله مکر زیاد مردم را به خود متوجه مى‏کند.  تذکر: در این روایت رویبضة معنى نشده است در جاى دیگر به مناسبتى پیامبر اکرم ‏صلى الله علیه و آله  مى‏فرمایند:  رویبضة الرجلُ التّافِهُ ینطقُ فى امر العامّةِ  یعنى مرد حقیر و بى شخصیتى که علیرغم عدم شایستگى، در امور عامّه مردم دخالت مى‏کند و به جاى آن‏ها اظهار نظر مى‏نماید.

    نشانه ‏هاى ظهور مهدى‏ علیه السلام               در روایات، براى ظهور امام زمان‏علیه السلام  نه تنها وقت خاصى تعیین نشده بلکه از تعیین کردن وقت براى آن منع شده است. ولى در عین حال براى آن علائم و نشانه‏هایى ذکر شده که مردم مى‏توانند از طریق آن علامت‏ها، نزدیکى وقت ظهور را تشخیص دهند. این نشانه ‏ها به چند قسم تقسیم مى‏شوند: علائم حتمى و غیر حتمى، علائم سال ظهور و علائم سالهاى دورتر، علائم اجتماعى و اخلاقى و طبیعى و... از میان مجموعه روایاتى که از حضرت على‏علیه السلام  در این باره نقل شده است به ذکر دو مورد اکتفا مى‏شود:  - ...عن ابى رومان، عن على‏علیه السلام  قال: اِذا نادى منادٍ من السماء، ان الحقّ فى آل محمّدٍ فعند ذلک یظهر المهدىُّ على أَفواهِ النّاس، و یشربون ذکره فلا یکون لهم ذکرٌ غیرُهُ. [34]     ابى رومان از على بن ابیطالب‏علیه السلام  روایت کرده است که آن حضرت فرمودند: وقتى که منادى از آسمان ندا دهد که به تحقیق حق با آل محمدصلى الله علیه و آله  است. در این ایام نام حضرت مهدى‏علیه السلام  بر سر زبان‏ها مى‏افتد و جهان مالامال از نام آن حضرت مى‏شود به گونه‏اى که از غیر او ذکرى به میان نمى‏آید.  - عن الصادق‏علیه السلام  عن آبائه‏ علیهم السّلام  ان علیّاعلیه السلام  قال: اذا وَقَعَت النارُ فى حجازکم و جرى الماء فى نجفکم فَتَوَقَّعوا ظُهورَ قائِمکمْ.((  اثباة الهداة، امام صادق‏علیه السلام  از پدران بزرگوارش‏ علیهم السّلام  و آنها از على‏بن ابیطالب‏علیه السلام روایت مى‏کنند که آن حضرت فرمودند: آنگاه که آتش در حجاز شعله ور شود و سیل در نجف جارى گردد منتظر ظهور قائم‏علیه السلام  باشید.  یاران مهدى علیه السلام   
  درباره اوصاف یاران امام زمان‏علیه السلام  و تعداد آنها و شهرهایشان و رابطه آنان با امام‏علیه السلام  و چگونگى بیعت و تبعیّت‏شان از آن حضرت، روایات زیادى وارد شده است. در این زمینه از على بن ابیطالب‏علیه السلام  چنین آمده است:   - عن حکیم بن سعد عن امیرالمؤمنین‏علیه السلام  قال: اصحاب المهدىّ شبابٌ لاکهول فیهم الّا مثل کحل العین و الملح فى الزاد و اقل الزاد الملح. [35]   حکیم بن سعد از امیرالمؤمنین‏علیه السلام  روایت مى‏کند که آن حضرت فرمودند: یاران مهدى‏علیه السلام  همه جوان هستند، در میان آنها پیرمرد یافت نمى‏شود مگر به اندازه سرمه در چشم و نمک در طعام، و همانطور که بر همگان معلوم است کمترین قسمت غذا را نمک تشکیل مى‏دهد.   - قال امیرالمؤمنین‏علیه السلام : ...ثم اذا قام تجتمع الیه اصحابه على عدّة اهل بدر و اصحاب طالوت و هم ثلثمأة و ثلاثة عشر رجلا، کلّهم لیوث قد خرجوا من غاباتهم مثل زبر الحدید لو انّهم همّوا بازالة الجبال الرّواسى لازالوها عن مواضعها فهم الذین وحّدوا اللّه به حق توحیده، لهم باللیل اصوات کاصوات الثواکل خوفا من خشیة اللّه تعالى، قوّام اللیل، صوّام النهار، و کانّما ربّاهم أبٌ واحدةٌ قلوبهم مجتمعة بالمحبة و النصیحة... [36]   امیرالمؤمنین‏علیه السلام  مى‏فرماید: ...چون قیام کند جمع مى‏شوند به سوى او یارانش که به شماره اصحاب بدر و اصحاب طالوتند و ایشان سیصد و سیزده نفرند. همه آنها شیرانى هستند که از کمینگاه‏هاى خود بیرون آیند مانند پاره‏هاى آهن، اگر ایشان اراده کنند که کوه‏هاى سخت را از جا بِکَنند هر آینه آنها را از جاهاى خود مى‏کَنند. پس ایشانند کسانى که خدا را به وسیله مهدى بیگانگى پرستش مى‏کنند. براى ایشان در شبها، صداهایى مانند صداهاى زنهاى جوان مرده از ترس خدا است نماز گذارندگانند در شبها و روزه دارانند در روز، گویا یک پدر و یک مادر آنها را تربیت کرده‏اند. دلهاشان در دوستى کردن به همدیگر و پند دادن به یکدیگر با هم جمع و یکى است حکومت مهدى علیه السلام
  به اعتقاد شیعه، امام زمان‏علیه السلام  از طریق تشکیل یک حکومت جهانى بر اساس تعالیم عالیه اسلام تمام نارسایى‏ها را از سرتاسر عالم برطرف خواهد کرد و عدل و داد را در روى زمین مستقر خواهد ساخت. در سخنان پیامبر اکرم‏صلى الله علیه و آله  و هر یک از ائمه اطهارعلیهم السّلام  درباره ویژگى‏هاى حکومت حضرت مهدى‏علیه السلام  و کارهایى که در آن دوره انجام خواهد یافت مطالب زیادى به چشم مى‏خورد که مجموعه آنها تصویر بسیار روشنى از یک حکومت اسلامى کامل را نشان مى‏دهند. در اینجا به عنوان نمونه به بعضى از روایاتى که در این زمینه از امیرالمؤمنین‏علیه السلام  نقل شده است اشاره مى‏گردد:   - حدثنا عبداللّه بن مروان، ...عن علىٍ‏علیه السلام  قال: یلى المهدىُّ امرَ النّاسِ ثلاثین سنة او اربعین سنة... [37]   عبداللّه بن مروان روایت کرده است که على‏بن ابیطالب‏علیه السلام  فرمودند: حضرت مهدى‏علیه السلام  سى یا چهل سال زمام امور مردم را در دست خواهند داشت.   - یعطف الهوى على الهدى اذا عطفوا الهُدى على الهوى و یَعْطِفُ الرأىَ على القرآنِ اذا عطفوا القرآنَ على الرّأىِ ... فَیُریکُمْ کیف عدلُ السیرةِ، و یُحیىِ مَیِّتَ الکتابِ و السّنةِ... [38]   [امام زمان‏علیه السلام  وقتى که ظهور کند] هواهاى نفسانى را به هدایت و رستگارى برمى‏گرداند در آن روزگارى که مردم هدایت الهى را به متابعت هواهاى نفسانى درآورده باشند. آراء و اندیشه ‏هاى مردم را تابع قرآن مى‏کند در آن روزگارى که آن‏ها قرآن را تابع آراء و اندیشه‏ هاى خود کرده ‏اند... او به شما نشان خواهد داد که عدالت در کشوردارى چگونه است. هم چنین او تعالیم فراموش شده قرآن و سنّت را زنده خواهد ساخت...   - قال امیرالمؤمنین‏علیه السلام : ...فلا یترک عبداً مسلما الّا اشتراه واعتقه، و لا غارماً الّا قضى دینه، ولا مظلمةً لِاَحَدٍ من النّاس الّا ردّها، و لا یُقْتَلُ منهم عبدٌ الّا ادّى ثمنه... و لایُقتَلُ قتیلٌ الا قضى عنه دینهُ، و اَلْحَقَ عیالَهُ فى العطاء حتى یملأ الارض قسطا و عدلاً کما مُلِئَتْ ظلماً و جوراً و عدواناً... [39]
  امیرالمؤمنین‏علیه السلام  فرمودند: ...حضرت مهدى‏علیه السلام  برده مسلمان را نخواهد واگذاشت مگر اینکه آن را خریده و آزاد خواهد ساخت و بدهکارى نخواهد ماند مگر آنکه بدهى او را پرداخت خواهد نمود. مظلمه و حقى به گردن و ذمه هر کس که باشد آن را به صاحب حق بازخواهد گرداند. کسى کشته نمى‏شود مگر اینکه دیه آن را خواهد پرداخت. هیچ کسى کشته نخواهد شد مگر اینکه بدهى‏هاى او را آن حضرت پرداخت خواهد نمود و خانواده‏اش را همانند سایر افراد جامعه اداره خواهد کرد تا زمین را از عدل و داد پر کند به همان صورتى که پیش از آن از ظلم و بیداد پر شده باشد...   - قال على‏علیه السلام : ...لو قد قام قائمنا لَذَهبَتِ الشحناء من قلوب العباد و اصطلحتْ السباع و البهائم حتى تمشى المرأة بین العراق الى الشام... على رأسها زینتها لا یهیجُها سبعٌ و لا تخافه... [40]   امیرالمؤمنین‏علیه السلام  مى‏فرماید: ...آنگاه که قائم ما اهلبیت‏علیه السلام  قیام کند کینه‏ها از دل‏ها بیرون خواهد رفت حتى حیوانات درنده و وحشى نیز با هم سازگار خواهند شد و به یکدیگر ضرر نخواهند رساند، در آن روزگار به اندازه‏اى امنیّت زیاد خواهد بود که یک زن در حالى که همه زینت و زیور آلاتش همراه اوست از عراق تا شام را بدون ترس و دلهره به تنهایى خواهد پیمود. حضرت مهدى‏ علیه السلام  در قرآن :                در آیات قرآن کریم به صراحت نامى از امام زمان‏علیه السلام  به میان نیامده است، ولى از آنجا که ائمه اطهارعلیهم السّلام  مفسران حقیقى قرآنند در تفسیر بسیارى از آیات، آنها را به مسأله مهدویّت و معارف امام زمان‏علیه السلام  تطبیق و تفسیر نموده‏اند. از جمله آیاتى که آنها را حضرت على‏علیه السلام مربوط به امام زمان‏علیه السلام  دانسته ‏اند این دو آیه اس ت :   - عن امیرالمؤمنین‏علیه السلام  قال: النُورُ القرآن، و النور اسمٌ من اسماء اللّه تعالى... قال اللّه تعالى فى سورة النور: اللّه نور السماواتِ و الارضِ مَثَلُ نورهِ کمشکاةٍ فیها مصباح المصباح فى زجاجة  الزجاجة کانها کوکب درّىٌ... [41]   فالمشکاةُ رسول اللّه‏صلى الله علیه و آله  و المصباحُ الوصىُّ، و الاوصیاءُ علیهمُ السلامُ و الزجاجةُ فاطمةُ، و الشجرة المبارکة رسول اللّه‏ صلى الله علیه و آله  و الکوکب الدُّرى القائم المنتظر الذى یملأ الارضَ عدلاً. [42]  امیرالمؤمنین‏علیه السلام  فرمودند: نور همان قرآن است. و نور اسمى از اسم‏هاى خداوند تبارک و تعالى نیز هست. خداوند عزّوجلّ در سوره نور مى‏فرمایند: خدا نور آسمان‏ها و زمین است، نور او همانند مشکاتى است که درآن چراغى باشد و آن چراغ در میان شیشه‏اى که تلألؤ آن همچون ستاره‏اى است درخشان و روشن از درخت مبارک زیتون...  آن‏گاه فرمودند: مشکات رسول خداصلى الله علیه و آله  است و مصباح وصى و اوصیاء هستند، منظور از زجاجه حضرت فاطمه زهراعلیها السّلام  است، و مراد از کوکب دُرّى حضرت قائم المنتظرعلیه السلام  است. کسى که زمین را پر از عدل و داد مى‏کند.   -  [قال] امیرالمؤمنین على‏بن ابیطالب‏علیه السلام : المستضعفون فی الارض، المذکورون فى الکتاب [43]   الذین یجعلهم اللّه ائمّة، نحن اهل البیت؛ یبعث اللّه مهدیّهم فیعزّهم و یذلّ عدوّهم. [44]   حضرت على علیه السلام  مى‏فرمایند: مستضعفان در زمین که در قرآن یاد شده‏اند و خداوند وعده داده است آنها را پیشوایان مردم قرار دهد، ما اهل بیت هستیم و خداوند، مهدى ما اهل بیت ‏علیهم السّلام  را  [در آخر الزمان] بر مى‏انگیزاند تا آنها را عزیز و دشمنانشان را خوار و ذلیل کند.



[2]   در مورد معناى حفظ حدیث نظرات زیادى ابراز شده است که از جمله آنهاست:
 - به ذهن سپردن.
 - محافظت و نگهبانى از احادیث تا از بین نروند خواه از طریق به ذهن سپردن یا نوشتن یا نقل کردن براى دیگران با هر وسیله ممکن...؛ به یکى از وجوه شش گانه که علماى حدیث مى‏گویند یعنى شنیدن از استاد، خواندن بر استاد، شنیدن از دیگرى در حال خواندن آن بر استاد، با اجازه استاد آن را نقل کردن، و... (اربعین شیخ بهایى، ص  65و   66)

[4]   نهج‏البلاغه فیض الاسلام، حکمت  139ص  .1158
[5] معانى‏الاخبار، ج  1ص  138باب  28ح  9ط دار الکتب الاسلامیه؛ بحارالانوار، ج  35ص  .45

[6] ملاحم ابن طاووس، ص  175ح  203 کنزالعمال، ج  14ص 591ح  .39675
[7]    کمال الدین، ج  1ص  304 اثباةالهداة، ج  6ص 395

 [12]   کمال الدین، ج  2باب  56ص 648

[14]   بحارالانوار، ج  51ص 132
 [15]   برهان المتقى، ص  101ح  .8

[20]   کمال الدین، ج  1ص  302ح )) .9

[30]   کنزالعمال، ج  11ص  192ح 31186
[31] کنزالعمال، ج  11ص  192 ح  31187

[33]     غیبت نعمانى، ص 278
[34]     منتخب الاثر، ص  163و 443 ملاحم ابن طاووس، ص  129ح .136
[35]     بحارالانوار، ج  52ص  333ح 63

ج  3ص )) .578  

[43]     اشاره به آیه و نرید انّ نمنّ على الذین استضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین؛ و خواستیم بر کسانى که در آن سرزمین مستضعف واقع شده بودند منت نهیم و آنان را پیشوایان [مردم] گردانیم و ایشان را وارث  [زمین] کنیم. سوره قصص، آیه 5
[44]   منتخب الانوار المضیئة، سید بهاء الدین على النیلى النجفى، ص 30

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد