مهدویت

مهدویت

مهدویت
مهدویت

مهدویت

مهدویت

حافظ و مهدویت

حافظ و مهدویت

مهدویت و نوید ظهور مصلح غیبی در اسلام بسیار قدیمی و ریشه‏دار است، لیکن نباید غافل بود که این امر اختصاص به شیعیان ندارد، بلکه این اعتقاد در میان عامه مسلمین وجود دارد و همچنین ادیان دیگر نیز ظهور آن حضرت را قطعی می‏دانند، ولی هرکدام، از این منجی، به‏گونه‏ای تعبیر کرده‏اند. حافظ درباره غیبت آن حضرت می‏گوید:

     تا نیست غیبتی نبود لذت حضور       ازدست غیبت تو شکایت نمی‏کنم

یا در جای دیگر:

ای غایب از نظر به خدا می‌سپارمت  جانم بسوختی و به دل دوست دارمت

امام رضا، علیه‏السلام، درباره غیبت آن حضرت چنین می‏فرماید:چهارمین فرزند من، خداوند او را در پشت پرده غیبت پنهان می‏سازد. تا وقتی که خود می‏خواهد.(1)در کتاب مجموعه زندگی چهارده معصوم آمده است: عارف نامی حافظ شیراز که به زیارت جان باهرالنور امام زمان، عجّل‏اللّه‏تعالی‏فرجه، تشرّف حاصل کرده است، شرایط زیارت حجت عصر را چنین وصف می‏کند:

در خرابات مغان نور خدا می‌بینم   این عجب بین که چه نوری ز کجا می‌بینم

جلوه بر من مفروش ای ملک الحاج که تو   خانه می‌بینی و من خانه خدا می‌بینم

خواهم از زلف بتان نافه گشایی کردن   فکر دور است همانا که خطا می‌بینم استاد علی دوانی در کتاب شوق مهدی مطلبی را درمورد حافظ و حضرت مهدی آورده است:در اشعار هیچ یک از شاعران بزرگ غیر از حافظ نمی‏بینیم که تا این حد ابیاتی مناسب با اعتقاد شیعیان درباره امام زمان، علیه‏السلام، آمده باشد و تقریبا کمتر غزلی است که بیتی یا ابیاتی از آن مناسب با وصف‏حال امام غایب ازنظر نباشد.لسان‏الغیب در غزلهای شورانگیز خود بارها سروده است:

روی بنما و وجود خودم از یاد ببر   خرمن سوختگان را همه‏گو باد ببر

اشکم احرام طواف حرمت می‏بندد   گرچه از خون دل ریش دمی طاهر نیست

عمریست تا به راه غمت رو نهاده‏ایم   روی و ریای خلق به‏یک سو نهاده‏ایم

ای خرّم از فروغ رخت لاله‏زار عمر   بازآ که ریخت بی‏گل رویت بهار عمر

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی   دل بی‏تو به‏جان آمد وقت است که بازآیی

بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران  بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید

از اینها جالبتر اینکه حافظ نام «مهدی» را صریحا آورده و از ظهور و نابودی «دجّال» ـ مظهر ریا و تزویر و بدی و پلیدی ـ سخن گفته است:

کجاست صوفی دجّال چشم ملحد شکل   بگو بسوز که «مهدی» دین پناه رسید!

شباهت حضرت مهدی به‏پیامبران الهی درشعر حافظ در حضرت نشانه‏هایی از پیامبران الهی وجود دارد که به احادیثی در این رابطه اشاره می‏کنیم:مهدی قائم از نسل علی‏بن ابیطالب، علیه‏السلام، است که در اخلاق و اوصاف، شکل و سیما، شکوه و هیبت چون عیسی‏بن مریم است. خداوند به همه پیامبران هرچه داده، به او نیز داده، با اضافاتی.(2)همچنین در روایت دیگری از کتاب اثبات‏الرجعة فضل‏بن شاذان از امام صادق، علیه‏السلام، آورده است:هیچ معجزه‏ای از معجزات انبیأ و اوصیا نیست مگر اینکه خداوند تبارک و تعالی مثل آن را به‏دست قائم، علیه‏السلام، ظاهر می‏گرداند تا بر دشمنان اتمام حجت کند.(3)و در حدیث دیگری امام صادق، علیه‏السلام، می‏فرمایند:و در آن هنگام که آقای ما قائم، علیه‏السلام، به خانه خدا تکیه زده می‏گوید: ای مردم هرکس می‏خواهد آدم و شیث را ببیند، بداند که من آدم و شیث هستم و هرکس می‏خواهد نوح و فرزندش سام را ببیند، بداند که من نوح و سامم و هرکس که می‏خواهد ابراهیم و اسماعیل را ببیند، بداند که من همان ابراهیم و اسماعیل می‏باشم، و هرکس می‏خواهد موسی و یوشع را ببیند، من همان موسی و یوشع هستم، و هرکس می‏خواهد عیسی و شمعون را ببیند من همان عیسی و شمعون هستم و هرکس می‏خواهد محمد، صلّی‏اللّه‏علیه‏وآله، و علی، علیه‏السلام، را ببیند من همان محمد و امیرالمؤمنین، علیهماالسلام، هستم و هرکس می‏خواهد حسن و حسین را ببیند من همان حسن و حسینم و هر کس می‏خواهد امامان از ذریه حسین، علیه‏السلام، را ببیند بداند که من همان ائمه اطهار هستم، دعوتم را بپذیرید و به‏نزدم جمع شوید که هرچه گفته‏اند و هرچه نگفته‏اند به‏شما خبر دهم.(4)احادیث فوق دلالت دارد که تمام صفات انبیا و ائمه، علیهم‏السلام، در وجود حضرت جمع است و چه خوش گفته‏اند: «آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری».حافظ نیز این نکته را زیبا سروده:

         حافظ مکن اندیشه که آن یوسف مه‏روی   باز‌اید و از کعبه احزان به در آیی یا:گفتند:

              خلایق که تویی یوسف ثانی   چون نیک بدیدم به حقیقت به از آنی

1. بشارة الاسلام، ص 51.

2. روزگار رهایی، ج 1، ص 130.

3. غیبت نعمانی، ص 13.

4. همان.